2410
2553
عنوان

از خانوادم متنفرم

5393 بازدید | 89 پست

خواهرام  مایه سر افکندگیمن.عقل تو سرشون نیست.دلم میخواد برای همیشه فراموششون کنم.چیزی جز ننگ برای من ندارن.امروز آش درستکرده بودم ظهر بردم برای مادر شوهرم اینا خودمونم اونجا موندیم .به خواهرام گفتم عصر برای شما میارم.بعد عصر تو گروه ت ل گ رام یکسره پیام دادن کجایی چرا نیومدی.مادر شوهرمم مریض بود گفت منو ببرید دکتر.بعدم خرید.به خواهرام گفتم من اینجا کارم طول میکشه خیلی دیر میام.بعد انقد غر زدن .گفتن نمیای آشو بده پیک بیاره.من باید برمیگشتم خونه بعد میدادم پیک.نمیشد برگردم.خواهرام طلبکارانع غر میزدن.منم عصبانی شدم گفتم ویار که نکردین.حالایک ساعت دیر تر بخورین.بعدم ناراحت شدم دیگه آشو نبردم.خیلی پرو ان انگار من خدمتکارشونم.باید زندگیمو ول کنم در خدمت اونا باشم.وای انقد پرو میگن چرا اسم آشو آوردی ما هوس کردیم.مسخره ها.کلا رفتاراشون خیلی بده .اعصابمو داغون کردن.یا خواهرم دیشب میگه با مامان داشتیم حرف میزدیم گفتیم نیکتام ایشالا بچه بیاره بعد پسرم گفت خاله نیکتا اگه بچه آوردنی بود تو این دوسال میاورد.آخه این حرف بچه هفت سالست.خود خواهرم جلوش انقد گفته بچه یاد گرفته.


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2720
2714
ولشون کن عزیزم منم یه خواهردارم جاریم میشه یعنی انگار من دشمنشم ما تو غربتیم به جای اینکه باهم صمیمی ...

شماهم با خواهرتون جاری هستید؟؟

  عجب حال خوشی دارم با تو   

حالا شوهرمن میگه خواهرت حسودیت میکنه ولی من الکی میگم نه مگه میشه خواهر ادم اینطوری باشه درحالی که ازدلشخبر دارم امشب خونه پدرشوهرم بودیم فقط حواب سلام داد یه کلمه هم حرف نزد همش هم اخمو بود

2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2712
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز