آره میفهمه صدری میمره بعدش عموی ساغر میاد برشکست میشه همه چیو میفروشه با ساغر نصف میکنه مارال میره زندان
ایلول با علی عروسی میکنه
جمره با سرکان دوست میشه
سرکان سرطان میگیره بعدش خوب میشه
دخترا با دافنه خوب میشن اونم خوب میشه
فریده و توپراک بچه دار میشن
هدیه و مسلم عروسی میکنن
سوگل باردار میشه ولی بعداز بدنیا آوردن بچش میمیره
بوشرا دوستپسر میگیره میره سر قرار 😂😂😂😂😂😂
یادم رفت بابای واقعی سرکان و دافنه میاد
به ساغر میخواست تجاوز کنه دخترا و نازان میکشنش
بانو از تیمارستان فرار میکنه یتیم خونه رو آتیش میزنه تا ساغرو بکشه