حالم که بهتر شد عرفان زیر بغلمو گرفت و سوار ماشینش شدم
رو به عرفان با مظلومیت گفتم: اخه چرا طاها این کارو با من کرد ؟ ها
عرفان فکش منقبض شده بود از زیر دندانای که داشت رو هم می سابید غرید
+تو بخوای می کشمش
از حمایتش لبخند و پوزخند با هم صورتمو پر کرد با نفرت گفتم : کاش بکشیش کاش می تونستی بکشیش
عرفان پوزخندی زد و کل راه چشمامو بستم و داشتم تصور می کردم طاها رو دارم خفه می کنم و اون با صورت کبود بهم زل زده
+پیاده شو ارامش
در ماشین رو باز می کنم سرم گیج می رفت لعنت به این کمخونی که داشتم اصلا نمی دونستم ربط داره یا نه ولی تا می گی الله سرم گیج می رفت از دست خودمم شاکی بودم عرفان کمکم کرد و وارد باغ شدیم تازه تونستم ببینمش قشنگ بود ولی هیچ جذابیتی واسه ی من نداشت
توی خونه می ریم و منو رو مبل می نشونه و خودش به سمت اشپزخونه میره
با صدای جیݝ مانند دختری چشمام رو باز می کنم
ملیکاس باز
: واییی دختر،، چی شدی تو؟
عرفان با صدایی سرد گفت : راحیل
ملیکا چند قدم ازم فاصله گرفت
نایی نداشتم دیگه چشمامو بستم اما صداهاشون تو گوشم می اومد
عرفان : معاینه اش کن بعدم بزار استراحت کنه
ملیکا : چشم رئیس
با حس کردن مزه ی شیرینی توی دهنم دیگه راحت خوابیدم
***************
سوم شخص . ملیکا و نیلو و امیر قرار بود برن و کار های توی تهران رو انجام بدن طنین کمی استرس داشت این دختر کله شق بود بدبختی حامد امشب ولکنش نبود
**************
پارت کوتاه از زبان عرفان(توضیح دادم بعضی جاها سوم شخص جواب نمیده متاسفانه)
پشت یکی از درخت ها ایستادم و گوشی مخصوص رو در اوردم از این گوشی فقط در ماموریت و تماس با s .h استفاده می شد
(خانه و مرکز اموزشی شیطانی)
دکمه ی تماس رو می زنم گوشی ها مثل نوکیای ساده بود که حجم زیادی اطلاعات توش جا می شد برای رد گم کنی استفاده می شد بالاخره وصل شد
_ عزرائیل منتظره توعه
+ بگو
_ راحیل توی تهران دخترا رو اماده می کنه
رافائل دنبال جذب اعضای جدید ه
گابریل شمال میمونه و فروش مواد و مشروبات رو بر عهده داره
سوفیل : پایگاه میاد تا دستورات و گزارشاتو با مدرت انتقال بده و دستور جدید بگیره
جوفیل نفوذ کرده و اطلاعات زیادی داره
+شاهین معامله می کنه یا نه؟
_ گابریل دنبالشه اما سر میز معامله نمیشینه
+پس کارشو تموم کن عزرائیل
_واما جنس ها؟
+ اون اهل معامله نیست تو ادم باهوشی هستی یکی دیگه پیدا کن دوست دارم جای انگشتاتو رو قلبش ببینم
_اطلاعات تا یه ساعت دیگه تو سیستمه
+خوبه
تماس قطع شد به سمت زیر زمین میرم تا چا قوم رو بردارم