خب خانوما اولش یه توضیح بدم چند هفته پیش که رفتم بیمارستان با یه موضوع برخورد کردم که برام خیلی جالب بود دقیقا مثل یه رمان بود تصمیم گرفتم بنویسمش به همی خاطر یه فصل ازش رو نوشتم براتون می زارم فعلا یه فصلش رو نوشتم نظرتون راجب ادامه اش بگین که بنویسم یا نه؟
[QUOTE=93910495]خب یعنی چی عزیزم بنویسم اخر داستان این طوری میشه و تمام این رمان دو جلده اخرای جلد اولش ...[/QUOTEخداوکیلی واقعا نمیتونی بیشتر بنویسی تا زودتر تموم شه؟
همین اول امضام میگم اگه ازپستم خوشت نیومده و...حالابه هردلیلی ازجمله یانظرم ناراضی بودی به خوبی بهم بگو من بدنیستم به خوبی که بگی به خوبی هم پاسخ میگیری پس به دلایلی که بعضی کاربرااینجاروازان خودشون میدونن وهرچی دوست داشتن وبه ذهنشون ردشد وپیاده میکنن گفتم بگم بهتون ازاین به بعد توهین کنی توهین بهت میشه تویه جمله قشنگ بگویاپستموپاک کنم نشدولازم بود عذرخواهی کنم.باتشکر😊خدایاتوخودت میدونی چی میخام پس؛ خدایابه امیدخودت... برام دعاکن به وسعت دلت ممنون عزیزم🌺🌺هرکس خودداندوخدای دلش که چه دردیست کجای دلش😢😢خانمادرسته اینجامجازیه همدیگرونمیبینیم نمیشناسیم اماکلمات انرژی دارندهیچ وقت حسرت زندگی آدمایی رو که از درونشون خبر نداری نخور!!!!حسادت نوعی اعتراف به حقیر بودن خویش است.. هر قلبی دردی دارد٬ فقط نحوه ابراز آن فرق دارد... بعضی ها آن رادرچشمانشان پنهان میکنند ٬ بعضی ها در لبخندشان!!!!!!خنده رامعنی به سر مستی مکنآنکه میخندد غمش بی انتهاست..نه سفیدی بیانگر زیبایی ست....... ونه سیاهی نشانه زشتی........ کفن سفید ٬ اما ترساننده است: وکعبه سیاه ٫ اما محبوب ودوست داشتنی است.....انسان به اخلاقش هست نه به مظهرش.....قبل از اینکه سرت را بالا ببری ونداشته هایت را به پیش خدا گلایه کنی..... نظری به پایین بیندازو داشته هایت راشاکر باش❤️❤️..
چرا اینجوری می کنین خب هر روز یه پارت الانم کع پارتا طولانی شده ادم اذیت نمیشه اگه بیشتر باشه ادم حوصلش سر میره و نمی خونه تازه مگه ادم تو یه روز چقد تایم ازاد انقد استارترو اذیت نکنین
یعنی اگه طنین بخواد حرفی بزنه باید به عرفان بگه پس ترس ارامش از چیه یا اون بالایی باید یه رئیس گنده باشه کع همه از اون می ترسن در کل خیلی هیجان انگیزه به نظرم یه فیلم شه 😅همه نیگا کنیم