2737
2734
عنوان

رمان واقعی. اول شخص. زبان عامیانه . از قبل تایپ شده

| مشاهده متن کامل بحث + 103135 بازدید | 1018 پست

فصل سیزده قسمت چهل

تو اتاق داشتیم حاضر می شدیم فهمیدم پریا ارایشگره فقط یعنی این مهمونی اینقدر مهم بود؟

یع لباس بلند قرمز که روی سر شانه هاش از تور همرنگش بود و تا کمر تنگ و از کمر به پایین گشاد می شد

با یه ارایش ملایم قرمز و مشکی

لباس ملیکا برعکس لباس من همه اش از جنس حریر بود اما زیر یه لباس کوتاه خط خط مشکی می خورد که قسمت هایی از بدنشو می پوشوند  بدن زیباش تو اون حریر مثل چی می درخشید لباس نیلو هم یه تاپ چرم همراه شلوار جذب چرمش بود

برعکس لباس ماها لباس طنین فوق العاده باز بود

بلندی لباس تا وسطای رونش بود و بالا تنه اش هم تا رو نافش  باز بود و با دو سه تا بند یکم جمع شده بود رنگ مشکیه لباس و رژش با پوست سفیدش تصاد عجیبی داشت ارایش چشم و لبش فوق العاده زیبا و غلیظ بود با اینکه می دونستم عرفان کاری بهش نداره اما ته دلم یه جوری بود از رفتن اون با عرفان  لعنتی  حالم یه جوری شد گرمای زیاد و بوی عطر داشت خفم می کرد تنها دلیلش همین بود از اتاق زدم بیرون تا نفس بکشم که با دیدن عرفان نفسم گیر کرد لامصب عجب چیزی بود  از بی حیایی خودم سرمو می خواستم بکوبم دیوار چند ثانیه قشنگ میخش شدم  کت و شلوارش فوق العاد‌ه جذاب کرده بود

هیچی درست نمیشه... مگه اینکه بخوای درستش کنی

بچه ها باورتون میشه!!!

دیروز جاریمو بعد مدت ها دیدم انقدر لاغر شده بود از خواهر شوهرم پرسیدم چطور انقدر لاغر شده، بهم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم گرفته، من که از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم لینکشو میزارم شمام شروع کنید تا الان که راضی بودم.

2731

عزیزم مشکل برادرت حل شده.فکر کنم حل شده باشه فعال شدید ماشالله هی تاپیک میزنید.

 نی نی سایتیای عزیز.خواهش میکنم..خواهش میکنم...خواهش میکنم....همدیگه رو قضاوت  نکنید.زود قصاوت نکنید.هیچکس جای دیگری نیست تا جای اون تصمیم بگیره و رفتار کنه.با یه متن کوتاه شخصیت طرف رو زیر سوال نبرید.چیزی که مینویسه فقط چیزیه که به شما میگه شما از درون ذهن اون هیییچ اطلاعی ندارید.خواهش میکنم همدیگه رو تخطئه نکنید.لطفا ...لطفا...لطفا..مودب باشید.چون همو نمیبینم دلیل بر گستاخی وبی ادبی نیست.

فصل سیزده قسمت چهل و یک

سوم سخص

زیبا شده بود در دلش اعتراف کرد دختر به زیبایی که ندیده بود هزاران چهره ایی که لوند و زیبا بودند ناگهان از حافطه اش پاک شد انگار ارامش واقعا ارام جانش بود کمی سرش را تکان داد تا از این افکار بیرون بیاد یه زمانی عجیب می رفت تو جلد همون عرفان۱۸ساله ی خام و نا بلد  واقعا ازش بعید بود ، او در کارش زیادی ماهر بود به زنان بیش تر از خودشان شناخت داشت اما این دختر واقعا براش ناشناخته بود

اتش درون چشماش رو خاموش می کنه به رنگ قرمز عجیب ارژی داشت نقطه ضعفش در مقابل زنا شاید خیلی مسخره بود اما دقیقا همین بود در حالی که نگاهش را از ارامش می گرفت زیر لب مثل همیشه زمزه کرد مگه تو گاوی که اینقدر قرمز تحر... می کنه اوف اعصابش به هم ریخته بود اما تمام کلافگی  اش را زیر چهره ی خون سردش پنهان کرد

اول شخص

سریع نگام رو ازش گرفتم و از پله ها پایین رفتم صدایی درونم بالاخره اعتراف کرد: خیلی جذابه

با دیدن اراد و امیر و حامد به سمتشون میرم تا حواسم پرت شه مثله همیشه تو نگاه حامد حس بدی رو می بینم عرفان پشت سر من از پله ها پایین میاد و پشت سرم وایمیسته  با دیدن حامد که حاضر و اماده نشسته بود زیر لب زمزه کرد لعنت بهت طنین

یعنی اینقدر دیدن حامد ازارش می داد ؟، تنام حال خوبم پرید

کم کم بچه هم حاضر شدند و اومدن پایین

امیر نگاهی بع ساعتش کرد و گفت: چه عجب

هیچی درست نمیشه... مگه اینکه بخوای درستش کنی

قسمت چهل و دو فصل سیزده

پسرا از جلو و ما از عقب هلک هلک با اون کفشای اشنه تق تقی مون راه افتادیم
ای خدا چی میشد عرفان یا امیر یا اراد یکیشون جنتلمن می بودن 😓😕
دو تا ماشین گران قیمت تو پارکینگ بود پس ماشین قبلیا کجان؟
عرفان نگاه بدی به طنین کرد و به سمت پورشه رفت و به دنبال اراد و امیر و طنین و حامد به سمت اون ماشین رفتن
طنین که خواست سوار شه  در جلو رو باز کرد و رو به حامد با ناز گفت : مرسی عشقم بقیشو خودمون میریم تو برو به دوستات سر بزت بعد یه چشمکی حوالش کرد
حامد:یعنی نمی خوای بیام؟
طنین خودشو باز لوس کرد و بغلش انداخت
و در گوشش یه چیزی گفت که حامد درحالی که با دمش گردو میشکست از ما جدا شد و رفت
نیلو زیر گوشم زمزه کرد : استاد این کاره
با تعجب نگاش می کنم که هیچی نمیگه
ما هم سوار ماشین میشیم 

نیلو: ملیکا  برو دیگه 

ملیکا : اول اونا برن 

و منتظر میشیم اول اونا برن با رفتن اونا ملیکا سریع از ماشین پیاده شد و گفت : بدویین وقت نداریم

هیچی درست نمیشه... مگه اینکه بخوای درستش کنی
عزیزم مشکل برادرت حل شده.فکر کنم حل شده باشه فعال شدید ماشالله هی تاپیک میزنید.

کاش امضاتو قبول داشتی دیگه چیزی نمی گم به شما

هیچی درست نمیشه... مگه اینکه بخوای درستش کنی
2738
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687