سلام. بچه ها شوهرم اصلا باهام حرف نمی زنه. از صبح منتظر میمونم بیاد خونه بعد هم که میاد ساکت می شینه یه گوشه. از اول کم حرف بود اما نه اینقدر. تو جمع به خانوادش که می رسه خوب حرف میزنه اما خونه بابام که میریم باز لال!!! یه مدت بی محلی کردم دیدم هی بدتر میشه خودمم داغون شدم افسرده شدم دیگه حتی دو سه کلمه هم حرف نمیزدیم. بارها مشکلم رو بهش گفتم اما فقط میگه باشه اما بازم همونطوره. بعضی وقتا میگه خوب تو حرف بزن تا منم حرف بزنم. بعد من یه دفعه یه ربع حرف میزنم حتی یه خب نمیگه که من بفهمم داره به حرفم گوش میده اون جوری بدتر احساس حقارت میکنم احساس میکنم مسخره شدم!!! من خیلی تنهام نه مادری نه خواهری..... فقط یه بابا دارم الانم شش ماهه نمیذاره سر کار برم دیگه دارم دیونه میشم از تنهایی. احساس میکنم کلفت شدم نه بهم محبت میکنه نه باهام حرفی داره بزنه. خسته شدم یه وقت هایی دوست دارم بمیرم. دو سه بار هم دعوامون شد گفتم دیگه نمیخوام باهات زندگی کنم به التماس افتاد اما بازم رفتارش همونطوره.ببخشید طولانی شد
شما بگید چیکار کنم؟