2737
2734

سرعت عملت منو کشته 🖎🖎✍✍😄😄

 میگویند" آدمهای خوب را پیدا کنید،وبدها را رها"                        اما باید اینگونه باشد،                   "خوبی آدمهارا پیدا کنید وبدی انهارا نادیده بگیرید"   " هیچ کس کامل نیست "

بچه ها باورتون میشه!!!

دیروز جاریمو بعد مدت ها دیدم انقدر لاغر شده بود از خواهر شوهرم پرسیدم چطور انقدر لاغر شده، بهم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم گرفته، من که از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم لینکشو میزارم شمام شروع کنید تا الان که راضی بودم.

2728

طی این 5سال یكسالش رو كارگاه رفتم تا اینكه مدیر همون كارگاه گفت میتونی بیمارستان كار كنی منم گفتم آره از محیط كارگاه خسته شدم. بعد از كمی كاغذبازی و رفت و آمد استخدام شدم بیمارستان. 3 سال كار كردم تو بیمارستان به عنوان خیاط تو خونه همش اینترنت و كامپیوتر تمام زندگیم همین بود و مدام گریه البته افسردگی داشتم شدید هیچكس هم تو فكرم نبود. فقط خودم و خودم. تا اینكه یه هفته همش رییس بیمارستان ازم ایراد میگرفت به بهونه های الكی كه واسم شلوار و پیراهن بدوز تو محیط كار البته هیچی هم نبود تو خیاط خونه بیمارستان فقط یه چرخ و یه میز اتو،

با خودم گفتم چش شده این رییس بیمارستان. دیدم زنك زدن تو اتاق خیاطی گفتن رییس كارت داره در رو قفل كردم رفتم طبقه بالا پیش رییس.

باورتون نمیشه چی دیدم!!!! اگه گفتین بخدا همون مدیر قبلی كارگاه خیاطی اومده بود بیمارستان به رییس گفته بود من همه كارهای بیمارستان رو خودم انجام میدم. این حرفو رییس بیمارستان جلوی من و هدی كه مدیر كارگاه خیاطی بود گفت. منم گفتم باشه فردا كلید اتاق خیاطی رو میارم

خداوندا سپاسگذارم .      
2738

چرا دست ما بند نیست ، کلاسم حدی داره 😕

دلـت کـه شـکـست لازم نیـسـت داد بـزنـی گـریـه کـنی،هق هق کـنی ،بغـض کـنـی،یـه لـبخـند بـزن سـرتـو بـگیـر بالا ،دلـه شـکـسـته ام یـه خـدایـی داره...

بند جان همش فک میکردم معنی اسمت چیه و چرا حالا میبینم خیلی هم بهت میاد البته باید میزاشتی دائم البند 😅😅😅ماشاالله همش دست بنده 😆😆😆😆

😉😉😘😘

 میگویند" آدمهای خوب را پیدا کنید،وبدها را رها"                        اما باید اینگونه باشد،                   "خوبی آدمهارا پیدا کنید وبدی انهارا نادیده بگیرید"   " هیچ کس کامل نیست "

كلید رو تحویل دادم رفتم خونه و برای همیشه بیكار شدم وقتی بیكار شدم. یه روز اتفاقی تو خیابون بودم یكی از همكلاسی های خیلی خیلی قدیمی دیدم خوشحال شدم شماره دادم شماره گرفتم و رفت و آمدها كم كم شروع شد.

بیشتر اون میومد خونمون خودم خیلی نمیرفتم خونشون.

تا اینكه واسش یه خواستگار اومد و ازدواج كرد. شوهر دوستم بود یه جورایی دامادم محسوب میشد به چشم من. اما به چشم شوهر دوستم خواهرش بودم میدونی چرا چون گردش ها مهمونی ها همش سه تایی باهم بودیم تا یكسال گذشت. بعد از یكسال دوستی با دوستم و شوهرش تصمیم گرفتیم بریم دبی واسه مسافرت خونه باباش منم اجازه گرفتم و پیش به سوی دبی 

تو فرودگاه ایران بودم كه شوهر دوستم گفت خواهر من تو كی میخوای یه نفر رو به غلامی قبول كنی. خندیدم گفتم هیچوقت. خلاصه اینكه ما هواپیما سوار شدیم رفتیم دبی جاتون خالی خیلی خوش گذشت. 

یه پسر قد بلند سبزه خوش فرم با لباس عربی و ماشین هوندا سفید اومد دنبالمون، و شوهر دوستم گفت داداشمه فقط مامانمون فرق میكنه. خوب قطعاً احوالپرسی ردوبدل شد. و تعریف و خندیدن تا رسیدیم جلوی یه خونه بزرگ و قشنگ خونه بابای پسره بود. من و دوستم از خوشحالی بال درآوردیم.ههههههههههه

رفتیم تو خیلی خانواده خونگرمی بودن بعد از یكهفته دیدم بد نگام میكنن وراندازم میكردن خیلی مشكوك تحویلم میگرفتن. همه تفریحاتمون با داداش مثلا دامادم بود. خیلی هم خوش گذشت. 

یك روز رفتیم سنتر كارفور دوستم و شوهرش من و داداشش رو تنها گذاشتن و داداش نشست پای صحبت كردن با من كه نامزد داری یا ازدواج كردی فرزند چندومی و از این حرفا...... منم راستشو گفتم. بعد بهم گفت مامانم و خودم دوست داریم تو هم شریك زندگی ما بشی. البته با لحجه صحبت میكرد خیلی قشنگ. منم گفتم نمیدونم شناختی نسبت به شماها ندارم. درواقع هنوز نامزد اولی رو دوست داشتم نمیتونستم به كسی دیگه فكر كن.

اونم گفت خیره انشالله

كلی واسم سوغاتی خرید یك چمدون پر هم لباس با یه انگشتر خیلی زیبا، اومدیم ایران خونه خودم هنوز سه روز نشده بود زنگ زدن خونمون وقت خواستن واسه آشنایی و خواستگاری. اصلاً هنگیدم من كه جواب مثبت نداده بودم. بعداً فهمیدم بله شوهر دوست عزیزم به جای بنده جواب مثبت دادن

خداوندا سپاسگذارم .      

خلاصه اینكه وقتی قول و قرار گذاشتن 7 محرم و صفر بود. كه اومدن خواستگاری و بعد از 10 محرم و صفر نامزدی كردیم و قرار شد عقد و عروسی رو یكسال بعد بگیریم.

طی این یكسال همون بهترین دوستم بینمون رو خراب میكرد. همیشه به نامزدم زنك میزد كه ولش كن من دختر بهتری واست پیدا میكنم و این دختره قبلاً نامزد داشته. از این حرفا، من چون روز اول همه چیز رو درمورد خودم گفته بودم واسه نامزدم عادی بود. یعنی حرفاش مهم نبود حتی تاثیری هم نداشت. فقط خودشو كوچیك میكرد. حتی میونه من و برادر كوچیك نامزدم هم بهم خورد اونم داشت داداشش رو قانع میكرد كه بیخیال من باشه. خیلی اذیت شدم. البته این افراد همینایی بودن كه تو ایران زندگی میكردن. یعنی درواقع حسود بودن. از خودشون هم قشنگتر بودم هم باسواد بودم خداروشكر اخلاقم خیلی خوب بود. یعنی بلد بودم آداب و معاشرت.

به یكسال نكشید تو عید نوروز من و بابام و داداشم و خواهرم و دامادم رفتیم دبی واسه عقد و عروسی 

اونجا كه رفتیم داداش كوچیكه نامزدم اومد دبی با دخترداییش دست به یكی كردن و گفتن دختره خودشو میگیره فیس و افاده ای هستش. چقدر نفرینم كردن از حسادت میتركیدن خدایی خیلی ازشون سرتر بودم هم از نظر قد و قواره هم قیافه خانواده فرهنگی داشتم حسادت میكردن. نمیفهمیدن كه خانواده ام با من خوب نیستن و این فقط ظاهر قضیه بود. موقعی كه میخواستم عقد كنم بابام در یك روز هزار مرتبه میگفت من واسه عقدش نمیرم. خودش مشكلشو حل كنه. اصلاً میرم دادگاه وكالت میدم. خیلی اذیت شدم خیلی.  

بلاخره 10فروردین عقد كردیم دیگه قانونی زن و شوهر بودیم. ساده رفتیم دادگاه عقد ساده خلاص.

خانواده ام رفتن ایران من 3 ماه موندم پیش خانواده شوهرم خیلی مهربون بودن خداروشكر. فقط دخترداییش هر روز یه حرفی در میاورد. كه اصلاً مهم نبود. 3 ماه تموم شد و اومدم ایران. باورتون نمیشه چوب خدا رو تازه فهمیدم، و فهمیدم خدا چقدر بزرگه چقدر مهربونه.

راضی نبودم به ولله ولی حقشون بود خیلی اذیت شدم. الان تعریف میكنم چی شد.

اومدم ایران كه.....

خداوندا سپاسگذارم .      

اسی هروق تموم شد

قلب منوبفشار


من بلوچم   زبانم بلوچی  لباسم بلوچی  فرهنگم بلوچی  وطنم ایران  مکران بلوچستاااان 😍افتخارم اهل سنتم😍داداشای عزیزم خیییییلی زود رفتین هنوز باورندارم رفتنتونو هنوزم از  گوشه گوشه خونم صدای خنده هاتونو میشنوم باورندارم دگه نیستین تا باهم کل کل کنیم بعد تو کی بگم خودشیفته به کی بگم هندونه نزار برام سنگینن و... آخ خدایا راضیم برضایت کاری بجز صبر نداریم خیالم  راحته اونجا جاتون خوبه آخه شما خییلی خوب بودین حافظ قران و... بودین  مطمعنم خدا خلاف وعده نمیکنه الهی جاتون بهشت برین باشه  ......دعا میکنم خدا به هیییچ کی داغ عزیز نده اونم دوتا باهم 
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز