چرا??چه حکمتیه??لیاقتشوندارم??توانایشوندارم??چیم ازاونیکی بندهات کمه خدا??چرا دوستم نداری??درست خیلی گناه کردم بنده خوبی برات نیستم اما این یه قلم کارو حلش کن بقیشو نوکرم بخدا همون بنده ای میشم که تومیخای ....نه تنهاخودم بلکه شوهره بدبختمم داره عذاب میکشه...الان یه هفته و نیم اعلاعم حاملگی دارم بااینکه توعمرم نداشتم سینه هام حساس بود زیردلم تیرمیکشید تکرر ادرارداشتم ...به حضرت علی اصغرمتوصل شدم ازش خاستم که پادرمیونی کنه خداکه به حرف من گوش نمیکنه😔😔دیگ امیدوار امیدواربودم که حامله اون یه هفترو کلشو بی بی زدم منفی بود ولی بازم امیدداشتم گفتم شایدزودزدم یعنی مطمعن بودم که حامله ام بیچاوه شوهرو مامانمم چقدذوق میکردن از ذوقشون میخاستن به همه بگن من نزاشتم گفتم بزار مطمعن شیم بعد الان.....الان پریود شدم 😔😔😔😔😔😔😢😢😢😢بیچاره وقتی به شوهرم گفتم قشنگ شکستنوتوش دیدم چون خیلی امیدواربود گفت باشه مراقب خودتت باشه برمیگردم رفت😔😔میدونم رفته باخودش خلوت کنه منم الان دارم گریه میکنم....😢😢😔😔
الهییی عزیزم ببین من این ختم مجرب رو دیشب هم به یکی گفتم انجام بده ختم از چهار شنبه تا چهار شنبه نخودکی رو الان برات میزارم چطوریه امکان نداره خواستت براورده نشه
از یاد برده ای و از یاد برده ام تو را افسوس که رفته ای و از دست داده ام تورا ای آرزوی من تو کجایی و من کجا باور نمی کنم که نمی بینمت تورا گاهی به یاد تو و چشم بی شرم تو دمی از خود برون شوم و خواهمت تو را اشکم روان شود وبغض می کشد وقتی که یاد آوردم رفتن تو را لعنت بر این جفای زمانه و تقدیر روزگار آزرده میکندم هوس دیدن تو را