خاهرم شام دعوتموم کرده با اون یکی خاهرم قرار شد ساعت7بریم ک شوهرمم بتونه بیاد گفت باشه الان زنگ زدم گفت ما نیم ساعت دیگه با بابا اینا میریم اگه زنگ نمیزدم اصلا ب ما نمیگفتن و میرفتن شوهر خاهرمم با شوهرم برادره میدونم ک شوهرم بخاطر اینکه برادرش ب حرف شوهرم ارزش قائل نشد نمیره مهمونی خاهرم😔
اره میشدم
تو و خواهرت جاری هستین
کجایی تو
رفتم عکس پروفایلتو گیر اوروم هر چی منشنت کردم پیدات نکردم 😁😁😁
بله
اره میشدم
واااا به حرفش ارزش قائل نشد چیه ؟ خو دلشون خاسته زودتر برن شاید کمک لازم دارن اینهمه لی لی به لالاش نذار لوس می شه
خوب به خواهرت ميگفتى
ميگفتى من زنگ نزنم نميخواى يه خبر بدى كه ميريد
حالا همه چى هم صاف نذار كف دست شوهرت
بگو اونا كار داشتن با بابام اينا زودتر رفتن
وا چه چیزایی رو بزرگ میکنید ها
حالا اون زودتر بره چی میشه؟ خب بیکار نشستن خوششون اومد بردن . نه نا ارحت نمیشدم . عکس چیه
پس عکس کو؟؟؟
اصلا عکس چی؟؟؟
چرا ناراحت بشم. دوس داشتن زودتر برن. وای شما دیگه خیلی داری گندش میکنی. بعدم اینقدر حساسیت به خرج ندین
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
48 ثانیه پیش
49 ثانیه پیش
49 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
