من اینجا دلم داره کنده میشه امااون میدون یا جلوتلوزیونه یا خوابه
دلت براچی کنده میشه
الان یک ماهه که ازشوهرم دورم.خواهرم زایمان داشت اومدم یه شهر دیگه پیشش.هفته قبل خواستم برگردم شوهرم گفت اخرهفته خودم میام میبرمت ولی امروز بهش زنگ زدم گفت معلوم نیس مم هرچی از دهنم دراومدبهش گفتم .عادت داره گوشیش حالت پرواز میزاره انلاینم نمیشه
خودت برو
بی اختیار اشک ازچشام داره سرازیرمیشه.
اره گفت فرداخبرت میدم برنامم اوکی شد ولی ازکارش خیلی دلم گرفته
خدالعنت کنه هرچی مرد اینطوریه
خودشم مرخصی بودمیتونست همرام بیاد ولی همیشه کارش توالویته.من نزدیکه۸روزه خواستم برگردم گفت میام وای بازم بدقولی کرد
وقتی خواستمم بیام، نه که نمیزاشت با رضایت نبود اومدنم.خیلی ادم توداریه دیگه طاقتم روسربرده.یه عالمه بهش پی ام ناراحت کننده میدم فقط میخونه بعضی اوقات یه جوابم نمیده
احساس بی ارزشی میکنم درصورتی کهاینطوری نباید باشه
اینجاهم همه فقط برامسائل خاله زنکی حاظرن ولی وقتی به کی نیازداری براحرف زدن هیشکی نیس
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
