2726
عنوان

💔عشق کودکی من💔

| مشاهده متن کامل بحث + 335044 بازدید | 1463 پست

به روز رسانیم سوخت😭😭😭

میگن هرکس یه نفسی داره،وممکنه دعاش برات قشنگترین اتفاقها رو رقم بزنه❤دوست نازنینم ممنون میشم برای حالِ دلم وبرآورده شدن حاجتم سه تا صلوات مهمونم کنی❤الهم عجل لولیک الفرج ❤

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

اون موقع گیتار زدن یه حرکت فوق لاکچری بود.ما هم کف کرده بودیم.منم مغرور بودم به روی خودم نمی اوردم.گفت بگم بیاد توی بالکن بزنه؟منم خندیدم گفتم انگار اینجا تهرانه.همسایه ها میریزن سرتون ها.

خلاصه کم کم با خانواده اونا اشنا میشدیم

پسره هر بار رد میشد منو نگاه میکرد و هی برمیگشت پشت سرشو میدید و تا سر خیابون میرسید ده بار میچرخید.

بچه بودم میترسیدم.

بخصوص از موهاش که تا روی شونه هاش بلند بود.فکر میکردم از این ادم خلاف هاست

2728

روزها میگذشت و من بزرگتر میشدم و دیگه کوچه رفتن قدغن شده بود برام.

هربار که میرفتم خیابون اتفاقی میدیمش.

با خانواده ،با دوستام

هر جا میرفتیم بودش.

انگار توی خیابون پلاس بود همیشه.

دوباره نگاه هاش 

چشماش

خیره شدناش

خوشگلا 

لایک پلیز❤

میگن هرکس یه نفسی داره،وممکنه دعاش برات قشنگترین اتفاقها رو رقم بزنه❤دوست نازنینم ممنون میشم برای حالِ دلم وبرآورده شدن حاجتم سه تا صلوات مهمونم کنی❤الهم عجل لولیک الفرج ❤

توی یه مغازه سر خیابونمون فروشنده یه فروشگاه شده بود.

دقیقا سر گذر.جایی که هربار از خونه درمیومدیم باید از اونجا رد میشدیم.

کم و بیش با خواهرش در تماس بودم.

دوست بودیم هم مدرسه ای هم شده بودیم.اون از من کوچیکتر بود.داداشش اورده بودش مدرسه غیرانتفاعی که من درس میخوندم ثبت نامش کرده بود!نمیفهمیدم اون همه مدرسه چرا اومده بود پیش من؟

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730
پربازدیدترین تاپیک های امروز