آدم باید سرش توی حساب و کتاب باشداصلا بدون حساب و کتاب که نمیشود زندگی کرد بعضی ها فکر میکنند زندگی مثل خاله بازی های دوران بچگی شان خواهد بودهمه چیز را سرسری و سطحی می بینند در حالی که زندگی یعنی بیدار شدن های ممتد هفت صبح و به هزار در زدن و مثل چی کار کردن که آخر ماه قسط عقب افتاده نداشته باشی البته این ها فقط زندگی است،یا ساده تر بگویم حداقل زندگی است زندگی واقعی بیست و پنج روز هفت صبح بیدارشدن دارد ولی پنج روز هم حق داری ساعت زنگی ات را خاموش کنی و سرت را ببری زیر بالشت زندگی واقعی زندگی لذت بخش یعنی برای کسی تلاش کنی که وقتی حالت بد است وقتی نا میزانی یا در راه اشتباه قدم بر میداری چشم از تو بر ندارد و خودت و خودش را یک تیم تصور کند که محکوم است به بردن .بله من در این دنیا به فکر یک زندگی لذت بخش هستم نه فقط به فکر زندگی!
هردو عالم فدای پدرومادرم.خیلی دلتنگتون هستم.چرا منو تنها گذاشتین.من الان نیاز به بودن در کنارتون دارم.حالا که قرار بود منو تنها بزارین چرا تصمیم گرفتین که من رو بوجود بیارین،منو وارد دنیایی کردین که بعد ازشما تنها باشم.غم نبودنتون روی دلم سنگینی میکنه.خیلی دوستون دارم.همیشه بیادتون هستم حتی با یه صلوات
دلم بهانه دارد! تو میدانی بهانه چیست؟ بهانه همان است که چمدان خالی را میگذاری کنار در تا بترسد، روسرت ات را شل میبندی تا اشاره کند "بکش جلو آن بی صاحب را " بی آنکه چتر بر سرت بگیری به باران میروی تا چتر نگاهش را روی سرت که نه روی دلت نگه دارد... خلاصه برای ما فقیر فقرا که به داشتن یک کف دست مهر و محبت محتاحیم ، بهانه همان است که دلت پرواز بخواهد اما کلی هزینه بابت قفس داده باشی...