تَــرفندهاي رفتــار با خانواده همســر👨‍👩‍👦‍👦

بهتر حوصله داری ها؟

بزار دعوتت نکنن

خوش باش بابا

دوری و دوستی

میدونم . من دوس دارم اینجوری باشم وقتی خیلی صمیمی باشی حرمتا شکسته میشه . کلا وقتی اونام میان خونمون نمیزارم کاری انجام بدن . خانواده شوهرم جورین اگه یه بار انجام بدی دیگه روشون باز میشه همیشه خودشون دیگه کار میدن دستت . جاریامم اصن کار نمیکنن 

بخدا هیچی تو خونه نداشتیم بجان خودم.حقوق شوهرمو هنوز ندادن.بیچاره رفته مرغ گرفته آورده فوری درست کردم.

موقع بی پولی نمیگن که چرا بی پولی...میگن زنش جیبشو خالی میکنه.دیگه نمیدونن با چه قناعت و پس اندازهایی دارم زندگیشو جمع میکنم.

سلام خوب هستید خیلی ممنون از راهنمایاتون واقعا عالی بود ببخشید میشه لطف کنیدمنم راهنمایی کنید ماحدود هشت ماهه باخانواده همسرم قط رابطه کردیم بخلطر جاریم ک بمن بد وبیراه گفت شوهرمم باهمشون قط رابطه کرد چون اونا باز به ناحق طرف جاریمو گرفتن واینکه خیلی دوسش دارن باوجوداینکه میدونن شیطون وخبیثه من درطی این هشت ماه دوبار رفتم سراغ مادرشوهرم ک گفتم بیاین اشکلل نداره خلاصه گذشت کنین گفت باشه بعدماه رمضون میام ک تاالان نیومدن خونه جاریمم طبقه پایینه ب اون سرمیزنن بمن نه حالا روز پنج شنبه خواهرشوهرم زنگ زده میگه روضه مامانم شروع شده بیا بریم تو.کوتاه ییا منم گفتم جایی بدون دعوت نمیرم براچی مادرت زنگ نزده گفت فرقش چیه حالا براخاطر من بیا روضه اش ده روزه حالا من نرفتم بنظرتون خوبکاری کردم؟چون حس میکنم مادره براخاطر فامیلاش گفته بدخترش بمن زنگ بزنه برم اونجا

زنداداش من اینجوریه

البته مامیفهمیم داداشم ک میگه نظر خانمشه ولی خانمشم نظربده ماهیچی نمیگیم

چرا اتفاقا. 

کم کم شروع کن به تغییر رفتارت. نه یکباره که همه متوجه  بشن و طور دیگه ای برداشت کنن. هر بار یه مقدار از کارت رو به بهانه های مختلفی که دوستان اینجا اشاره کردن کم کن. خیلی ظریف و زیر پوستی.

نگران نباش آدما با تغیر کنار میان و کم کم میپذیرنش. 

فقط هیجانی و یهویی رفتار نکن. 

آخه قبلا به بهانه یی هزینه زیاد بچه داری رو نیاوردم الانم شوهرم شغل ثابت داره موندم دیگه چی بهشون بگم هی میگن بچه بیار خدا خودش روزیشو میده حتی پدر شوهرم جدیدا صداش در اومده.راستش ما ۷ ماه اقدامیم ولی بچه دار نشدیم ولی به هیشکی نگفتم 

شما خوشت نمیاد نخون نظر منو عروس قشنگه,,,لابد انقد بدی کردن که میگم,,زمین واسه اوناهم گرده

از الان تو گوش شوهرت بخون.مثلا برنجتو خودت درست کن.خورشت و سوپ رو از بیرون بگو بخره.چند بار که اینجوری تو فشار باشه شوهرت یکم به خودش میاد و مهمونیا کمتر میشه

خانوما ببخشین ک اینجا این سوالو میپرسم  دیروز یه تاپیکی رفت تو پربازدید درمورد پوست و زیبایی بود نشد ک جز علاقه مندی هام کنم میشه اگ شمام میدونید لینکشو بدین یا بگین چ طور پیداش کنم خیلی مفید بود تاپیکش ناراحتم از دست دادم

اتفاقا یک ماه پیش زندایی شوهرم عصر اومده بود خونه جاریم.بعدش مادرشوهرم اومد.یکم بعد زنگ زدن به خواهر شوهرم.یکم بعد خاله های شوهرم ریختن اونجا.یکم بعدش دایی های شوهرم ریختن اونجا.جاریم زنگ زد به من که توام پاشو بیا.منم گفتم ممنون بعده شام میاییم.وخدافظی کردیم.بعده شام که رفتیم مادرشوهرم و خاله ها پرسیدن جرا برا شام نیومدی؟ منم گفتم کارخوبی نیس یکی میره جایی مهمون پشت سرش همه بریزن سر صاحب خونه.

همه قیافه ها اینجوری شد😯😒

من ناراحت نمیشم.چون هم شرایط مالی خودمون جور نیس.هم برادرشوهرم

شوهرم خودش از الان ب خانوادش گفته من نمیتونم خرجمون سنگینه ولی بازم من میگم بی احترامیه نمیشه اونم گفته بهشون هر وقت تونستم دعوتتون میکنم

واقعا چقدر بی درکن