(موضوع انشای من داستان تمام خط خطی های من در نی نی سایت است...بقیه آثارنوشته ها با نام نویسنده محفوظ است)
تابستان
سیگارش را خاموش کرد و وارد کلاس شد. بعد از سلام و احوال پرسی با بچه ها، کت گران قیمتش را درآورد و روی دسته ی صندلی گذاشت. گچی در دست گرفت و روی تخته سیاه نوشت: "موضوع انشا: تابستان خود را چگونه گذراندید؟". بعد به سمت دانش آموزان برگشت و گفت: مثلا" می تونید از سفرهایی که رفتید بنویسید، نقاط دیدنی که دیدید، کلاس های تابستونی که ثبت نام کردید و سرگرمی هاتون تو تابستون.
کودک، مداد نصفه ی خود را از کیف قدیمی برادر بزرگترش که برای او به ارث رسیده بود در آورد و با دستان کوچک تاول زده ای که با زبری آجر و سنگینی فرغون به خوبی آشنا بود، به روی دفتر کاهی خود نوشت: "مثل بهار و پاییز و زمستان. به سختی".