قبلا هم تو یه تاپیکی گفتم که از اشناهامون هستن یعنی مارو کامل میشناسن ما هم اونارو کامل میشناسیم من اصلا تمایلی به ازدواج ندارم 26سالمه و شدیدا تحت فشار از طرف خانوادم هستم خانوادم افکارشون با من زمین تا آسمون فرق داره اونا هم تقریبا مثل خانوادا ی خودم هستن من مذهبی میستم خانوادم مذهبی هستن ولی خودم چادری و محجبه ای که رو بگیرم نیستم شالم نه خیلی عقب نا خیلی جلو ولی اگر رژ پر رنگ بزنم سریع بابام واکنش نشون میده😒بعد من میدونستم پسر اصلا آدمی نیست که من دوست داشته باشم کلا خودم ازدواج سنتی ابدا دوست ندارم دوست دارم عاشق بشم بعد ازدودم کنم نمیخوام اینطوری ازدواج کنم ولی مجبور شدم قبول کنم بیاد که بفهمه به درد هم نمیخوریم حالا امروز اومد