با بچم شوخی میکردم یهو گریش گرفت اومد گفت نکن و زد رو رونم و گفت خاک تو سرت بازم خواست بزنه بچمو برداشتم و گفتم اختیارشو دارم دلم میخاد ظهر پای ناهار شوهرم گفت بیا غذا گفتم نمیام و بحثو پیش کشید همه حرفی به هم زدیم گفت از اینجا باید برین.
تا دو ماه دیگه خونمون درست میشه واقعا بایز این دوماه رو چیکار کنم