2733
2734
خخخخ پس شوهرتون پیشتون بود خیلی خوبه ب ادم قوت قلب میده

بله خیلی خوب بود  ...من سزارین اسپینال شدم لحظه به لحظه تولد پسرم برام خاطره است ..سه ماهه شد امروز فسقلی 😄

بدخواه کسان هیچ به مقصد نرسد...یک بد نکند تا به خودش صد نرسد...من نیک تو خواهم و تو خواهی بد من...تو نیک نبینی و به من بد نرسد


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

سزارینی بودم تمام طول راهرو از ریکاوری تا اتاقم صدای یه بچه میومد تختم که وارد اتاق شد فهمیدم بچه خودمه بقیه نمیتونستن ساکتش کنن الهی بمیرم بچم گرسنه بود منم شیر نداشتم حرفمم گوش نمیدادن که یه ذره شیرخشک بدن بچه اروم بگیره منم میترسیدم بچم یه طوریش بشه با اون حجم درد که تازه بهوش اومده بودم و هنوز بهم‌مورفین نزده بودن خواستم از تخت پاشم خودم شیر خشک اماده کنم خوردم زمین 😐

 « فقد ملئت بطونکم من الحرام و طبع علی قلوبکم شکم‌هایتان از حرام پر شده و بر قلب‌هایتان مُهر خورده است.»  امام حسین علیه السلام
2731

من وقتی صداشو شنیدم گفتم عزیز مامان.... بعدم نشونم دادن گفتم واااای چرا شبیه باباش شد؟دکترم آشنا بود گفت مگه باباش چشه به این خوبی

زندگی تنها یکبار است،پس کارهایی را بکن که خوشحالت میکنه و با کسانی باش که باعث میشن لبخند به لبت بیاد.

فقط هی میگفتم عزیزم عزیزم عزیزم و اشکهام سرازیر بود از بس خوشگل بود آخه.عاشقش شدم همون لحظه. ب این فکر کردم ک مامانی من با تو ۹ ماه تو شکمم زندگی کردم!!!تو چ جیگری بودی و من خبر نداشتم.حس خاصی بود.قشنگ ترین لحظه عمرم بود.اون لحظه ب زن بودنم افتخار کردم.چون این حسو فقط ۱ زن میتونه درک کنه ک ۹ ماه با بچش میخوابه و بلند میشه و باهاش انس میگیره و منتظر دیدنشه.

دخترم دنیامه  
2738
فردا قراره بشنوم  صداشو دل تو دلم نیس .هم خوشحالم هم استرس زایمان دارم

استرس نداشته باش.اون لحظه دیدار قشنگترین لحظه است ب خدا.دوست داشتم هزار بار دیگه تکرار میشد اون چند ثانیه.

دخترم دنیامه  
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز