مادر وپدر دختر از هردو یک خانواده خیلی پولدار ومشهور بودند
پدر میلیارد بود که اصلا به زن وبچه هاش وفادار نبود هروز تو بغل یک زن بود وفقط هرزگی میکرد
مادرهم برای این که انتقام بگیره با یک پسره دوست میشه وپسره میگه طلاق بگیر تا بگیرمت
بعد طلاق نه تنها نمی گیرش بلکه تمام پولهاش برمیداره وفرار میکنه
مادر دپدر دخترک هردو دنبال هرزگی وخودشون نیرند ودختر وپسرشون رها میکنند😔😔
اینقدر دختره خودش تعریف میکرد وقتی ۷ سالم بوده دل درد شدید بودم میرفتم خونه مامانم ،مامانم با دوستاش بگو وبخند نیکرده ومحلم نمیداده تا جایی که دوستش میگفته دختره درد داره اونم میگفته به درک!!!
وقتی هم کمی دختره بزرگ شده مادرش میگفته برو دنبال زندگی خودت و خونه ات ازم جدا کن وبه بابات بگو برایت یک خونه بخره !!
با هر پسری خواستی خودت زندگی کن!به من دیگه زندگی خودت ربطی نداره