سلام به عزیزان نی نی سایتی.من تصمیم گرفتم با این تاپیک تجربمو در اختیار کسانی که مثل من با کلی نگرانی و استرس تمام پیج ها رو دنبال تجربه ساکشن جنین از دیگران گشتم و پیدا نکردم بزارم.شاید کمک کنه بخشی از نگرانی ها کم بشه.من هفته ۴_۵متوجه بارداریم شدم و هفته ۶که پیش دکتر رفتم و سونوگرافی و ..انجام شد متوجه مشکلی شدم که ناچار باید میرفتم برای ساکشن.دکترگفت این روش کاملا بی خطره هم برای زایمان بعدیت و هم دردسرهای کورتاژ و دارو رو نداره و مطمئنه.هفته ۸تموم شده بود و ساعت ۱۲:۳۰اون روز وقت داشتم.بهم ۴تا کپسول آنتی بیوتیک و ۲تا کپسول ترنسید که برای جلوگیری از خونریزی های شدیده دادن همزمان خوردم.۱قرص هم دادن که گفتن ساعت۵بزار زیر زبونت.۱ساعت بعد رفتم اتاق معاینه .پرستار گفت این مرحله زیاد درد نداری.دکتر دهانه رحم رو باز کرد و با ابزاری داخل رحم دارویی گذاشت که من نمیدونم چی بود و دکتر توضیح داد.با اینکه گفتن درد نداره و شایدم از استرس بود ولی من این مرحله درد داشتم.زیاد نه ولی حسی شبیه تزریق داشتم که تزریقی اصلا در کار نبود ولی دردش قابل تحمل بود.فکر کنم کلا۲۰دقیقه طول کشید(البته به گفته همسرم چون من متوجه زمان نبودم ).خونریزی کمی داشتم ولی دکتر گفت ایراد نداره بقیه کار باید چند ساعت بعد انجام میشد که من چون خونم نزدیک بود دکتر اجازه داد برم خونه ولی اگر اسهال شدید یا خونریزی شدید و یا لرز شدید داشتم سریع اطلاع بدم،یه قرص گذاشتن زیر زبونم و ساعت۵:۳۰ باید برمیگشتم،گفتن استراحت و غذاتو بخور و بیا.مشکلی نبود تا ساعت ۳:۳۰ولی بعدش با درد کمر مثل درد شدید پریود که حالتی رو نمیشه برای آروم کردنش پیدا کرد از خواب بیدار شدم،اسهال ولی نه خیلی شدید.دکتر گفته بود اگه درد داشتی هر ۴ساعت ژلوفن بخور ولی من دردم زیاد بود و شیاف دیکلوفناک استفاده کردم،قرص زیر زبونی ساعت ۵که خیلی تلخ بود استفاده کردم و رفتم.چون درد داشتم سریع توی بازوم مسکن تزریق کردن.رفتم و مجدد روی تخت معاینه خوابیدم،دکتر بهم آرامبخش تزریق کرد که از قبل توضیح داده بود که نه حالت بیهوشی داره و نه خوابی و نه هوشیار،دقیقا همینطور بود من زیاد چیزی یادم نمونده ولی یادمه بیدار بودم و متوجه بودم کجا هستم. تقریبا از وقتی دکتر کار ساکشن رو شروع کرد ۵-۱۰دقیقه بنظرم طول کشید،درد کمی حس کردم که از مرحله اول دردش کمتر بود،البته اون آمپول آرامبخش هم برای همین بود،گفتن راحت بخواب و چون لرز داشتم پتو گرفتم،البته چون اونطور که دکتر گفت داروی آرامبخش اونقدرها که باید روی من تاثیر نذاشته بود من زیاد نخوابیدم،ولی گفتن معمولا ۲-۳ ساعت میخوابن.نیم ساعت چهل دقیقه بعد بلند شدم کمی خونریزی رنگ روشن داشتم ولی زیاد درد نداشتم،دکتر گفت حداقل امشب رو اصلا تنها نباشم اون هم بخاطر داروهاس وگرنه مشکلی نیست.گفت از پله بالا پایین نرم تا دو روز و دارو بهم سفالکسین و،فروفورت،ترنسید،مترونیدازول و نیزوپرد داد که آخری استفادش واژینال بود و گفت اگه درد شدید داشتی یا لخته بزرگ دفع کردی پیگیری کن.اون شب درد نداشتم فقط داروی آرامبخش باعث شد بخوابم .خونریزی متوسط ولی اگر فعالیتی میکردم خونریزیم زیاد میشد و شکمم و کمرم و زیر دلم درد شدیدی میگرفت و شکمم اگر فشار بهش میومد درد میگرفت.دو روز بعد دردها گاهی میگرفت و دردش باعث میشد دولا راه برم که مسکن آرومش میکرد،درد مثل حس فشار داخل رحم و یکی دوبار حس کردم لخته کامل خون دفع کردم.به دکتر پیغام دادم گفت طبیعی نیست ولی متاسفانه دیگه موفق نشدم پیداش کنم تا اینکه دردها هفته بعدش کلا از بین رفت.ولی تا ۲۰ روز لکه بینی داشتم.از روز دوم سوم شدید شد ولی باز کم شد .برای ۱۵روز بعد هم باید یه سری آزمایش میدادم بتا و هورمون شیر و ...چون اینا به مرور میاد پایین نه یک دفعه بعد سقط.
تجربه ی اصلا خوبی نیست ولی داشتن این اطلاعات جزیی برای کسی که باید انجامش بده تا حدی میتونه از استرسش کم کنه..و اینکه بهتره اون روز دور آدم شلوغ نباشه چون استرس قضیه زیاد میشه، فقط حضور همسر کافی بود .