زمانی که فرزندم را در آغوش کشیدم بند بند وجودم سرشار از او شد و تمنای دوست داشتنش تمام جانم را فراگرفت. رویای فردا را پیش چشمانم دیدم و غم هایم را به شب سپاردم تا نسوزد.
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
داداشم یه جوون ۲۳ سالس که میخوادازدواج کنه اما برادر دخترموردعلاقش مشکلات رفتاری داره نمیزاره هم اون دخترهم داداشم توعذابن میشه ازتون خواهش کنم برای بهم رسیدن این دوتاجوون که خیلی ازبین رفتن برای نرم شدن دل برادر عروس هرذکری که فکرمیکنین کارگشاست بگین حتی برای فقط ۱ بار انشالله خداحاجت قلبیتونو بده انشالله . تیکر برای تولد همسرجونیمه همیشه دوست داشتم تیکر داشته باشم