واقعا چقدر بچه وساده بودم
از این که کسی به من حسادت کنه شدیدا میترسیدم واحساس ناامنی میکردم😐😐
مثلا مامانم میگفت دخترخاله به لباست حسودیش شده با خنده(حالا شایدم نشده)من میترسیدم وحالم بد میشد😑😑😑
الان میفهمم چه مسخره ناراحت میشدم😐ومی ترسیدم وغیرواقعی فکر میکردم صدمه میخورم
ریشه اش بررسی کردم به کودکی برمیگرده😭😭منظورم حسادت نیشت اگر جایی سرپیچی میکردم ومطابق میل مامانم رفتار نمیکردم عصبی میشد وتنبه ام میکرد😭😭😣😣به خاطر همین همیشه ترس اینو دارم بقیه بهم آسیب بزنن