2726
عنوان

داستان عبرت+ يكي از عزيزانم+زمين گرده🌏

| مشاهده متن کامل بحث + 6969 بازدید | 174 پست


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2728
عزيزم نميخواي امضاتو درست كني؟؟ مخدا چيه😕


قدیما که من کاربر قدیمی بودم و زیاد میومدم نی نی سایت یه کاربری بود به اسم دماوند 

ایشون همیشه همه جا پست اول جاش بود منو یاد دماوند میندازی 😍

دوست داشتنی بود خیلییی😍

خداوندا مرا به وسیله ی فرزند و عزیزانم مورد آزمایش قرار مده🙏      برای عاقبت بخیری پسرم صلوات میفرستی مهربونم❤  

بچکون

بچکون 

بچکون

بچکون

بچکون

بچکون

بچکون

بچکون

بچکون

بچکون

بچکون

بچکون

بچکون

بچکون

بچکون

بچکون

بچکون

بچکون

بچکون

بچکون

بچکون

بچکون

بچکون

بچکون

بچکون

بچکون

بچکون

بچکون

بچکون

بچکون

بچکون

بچکون

بچکون

بچکون

بچکون

بچکون

بچکون

بچکون
ر

خلاصه اين خانم دوتا پسر مياره، چه بريز و به پاشي نميكنه٠ و بيس چاري دل خانوم اولو از هر لحاظ ميسوزونه، اما همسر اول اين اقا ديگه به مجسمه يخي بود، حتي لبخند رو لبش هم مصنوعي٠ اين دوتا پسر كه با فاصله كم اورد كه خودش نگه نميداش، بيس چاري پيش زن اوليه بود٠ دوطبقه گرفته بود مردك بيشور٠ خلاصه يادمع يه روز عروسي بوديم طرف ، كه ميشع طرف فاميل زن اوليه، اين زن دوميه بيس چاري وسط بود و داش ميرقصيد، اصن داش خودشو ميكشت، و زن ارلبه هم مث هميشه سرشو انداخته بود زمين

خداجانم خودت بهم كمك كن   
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730