تنها نشستم دارم شام درست ميكنم يه نفر نيومد بگه حالت خوبه؟كاري داري؟يه امشب و بخواب لاقل 😓 يه بچه ديگه م دارم اونم هست شوهرمم سه روزه قهره هنوز اسم انتخاب نكرديم براش كسي ديده بودين عين من زايمان كنه؟شانس كه نباشه نيست كه نيست عرض اينكه ادم و اروم كنن بخندونن عزا و جنگ و دعوا و بي كسي بود فقط زندگيم 😰
من روز زایمان دو کیلومتر تا بیمارستان پیاده رفتم. همون جا منو خوابوندن برای زایمان.😅
در قیامت گنهکاران گویند"افسوس بر من از کوتاهی هایی که در اطاعت فرمان خدا کردم و از مسخره کنندگان آیات او بودم"(سوره زمر آیه۵۶) سبقت از سایه ها به بیشتر دویدن نیست، به سوی نور که باشی سایه ها در پس تواند الله نورالسماوات والارض
😰از كجاش بگم بابا و مامان الانم بچه دار نميشدن از پرورشگاه اوردن بزرگم كردن احساس ميكنم زياد دوست ندارن برام كاري كنن مثلا مامانم يه ليوان خونم نميشوره حالا حامله م بعدم سوهرم راه ميره ميگه تو جوب اب پيدات كردن اينارو بگم؟جيگرم خونه از خدا نميگذرم كه زندگي من و اين طور خلق كرد