2737
2734
عنوان

اختلاف با خواهر شوهر و سقط

967 بازدید | 18 پست

سلام دوستان میخوام یکم بنویسم تا دلم خالی بشه ازدواج من ازدواج سنتی بود همسرمو دوس داشتم از اولش ولی خانواده همسرم ب شدت دخالت داشتن و کوچکترین مسئله مثل گل خریدن همسرم برام نظر میدادن من هم سکوت و گذشت کردن شده بود کارم... خیلی زخم زبونا شنیدم خیلی دلم شکست.. شوهرم اسپرماش ضعیف بود بچ دار نمیشدیم خودمم تنبلی داشتم با دارو و دکتر حامله شدم بدجور خوشحال بودیم شوهرم نمیذاشت دست ب سیاه سفید بزنم جلو همه هوامو داشت خواهراش میگفتن چیکار کردی انقد مطیعت هستش ب شوهرم گفتن والا ما دیدیم زن مطیع شوهر میشه نه برعکس... نمیدونم چرا ناراحت بودن واقعا درک نمیکردم، یه روز که همسرم تعطیل بود و رفتیم باغ شوهرم تدارک دیده بود مثلا خانم باردارش تقویت بشه خواهر شوهرم ب گوشی همسرم پیام داد که بی عرضه ای انقد هوای زنتو داری خانواده تو ول کردی ب امان خدا این حرفا رو ب زنت نگو ولی ب خودت بیا از شوهر من یاد بگیر عرضه داشته باش جالبه از روز عقد خانواده شوهر خودش حتی مراسم عقدم نیومدن موندم چی رو باید یاد بگیره همسرم؟ خلاصه گوشی منم خاموش بود گوشی شوهرم دستم بود اهنگ باز کرده بودم که دیدم بهش گفتم من خانومشم و دیدم پیاماتو و حالم داره بد میشه تمومش کن لطفا پیام بازیاتو ورداشت گروه بازکرد باقی ابجی داداشاشو اد کرد کلی پیام جلو اونا داد میدونس میبینم منم گریه کردم جلو شوهرم ببین چرا اینکارو میکنه باشوهرم بحثمون شد اونم عصبی شد محکم سرم داد زد منم یهو شکمم مث سنگ شد بدجوردرد گرفتم و همونجا خونریزی کردم جمعه بود عقلم نکشید برم دکتر و شنبه رفتم و دگ سقط شد.. من هیچی نگفتم دیگه هیچیه هیچی فقط از ته دل جلو بیمارستان گریه کردم روب رو مسجد بود اذان میداد با صدای بلند گفتم دیدی بنده عزیزت چی کرد باهام میبنی چقد دلم شکسته؟ مگ من بنده ات نیستم؟ سپردمت به خودت من باهاش کاری ندارم جواب دل شکسته مو خودت بده... شوهرم بلندم کرد گریه کرد اومدیم خونه پیام داد ب خواهرش دلت خنک شد؟ از گروه دراومد بلاکش کرد و... خواهرشوهرمم همزمام با من باردار بود از وقتیم سقط کردم هیچکدوم از خانواده شوهرم ی زنگ نزدن حالمو بپرسن جالبه هیچیم نگفته بودم اصلا بحثی نبود بینمون خود ب خود دلخور بودن تازه میگفتن نوه مونو از پسرمون گرفتی..... بدجور دلم شکسته بود ولی نفرین نکردم سپردم ب خدا.. 2ماه پیش بی دلیل خواهر شوهرم بچشو از دست داد... هرچی ازمایش پاتوبیولوژی و... اصلا دلیلش معلوم نشد که نشد.. خیلی ناراحت شدم نتونستم جلو خودمو بگیرم زنگ زدم حالشم پرسیدم دیدنشم رفتم.... جاریم بهش گفته بود باید شوهرت دل پدر مادرشو ب دست بیاره توهم دل زنداداشتو... هرکی میدید بهم میگف آه توئه؟ گفتم ب قران من نفرین نکردم اصلا شوهرم تا خبرشو دادم گف الی الان میگن آه اینا گرف گفتم این حرفای خاله زنکو نزن من نفرینی نکردم... مادرشوهرم ک جریان همه ماجراهت یود و طرف دخترش بود اومد ازم معذرت خواست گف حلال کن دخترمو گفتم من حلال کردم همون اول سپردم به خدا... خودم از این جریان خیلی تعجب کردم و خیلی ناراحت شدم... الان 2ماهه دوباره اقدامیم ولی هنوز نتیجه ای نگرفتیم برام دعا کنین دوباره بتونم مامان بشم اینبار قول دادم ب خودم ناراحت نشم و استرس نکشم... 


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

عزیزم توکل به خدا حتما دوباره باردار میشی عزیزم و به سلامتی نه ماه و طی میکنی

اخرین ها همیشه یهویی میان......اخرین دیدار اخرین بوسه اخرین لبخند و .... اونوقت تو میمونی و یه دنیا دلتنگی... تا دیر نشده بهش بگو😔
2731
2738

خدا جای حق نشسته😔

گر تن بدهی دل ندهی کار خراب است/چون خوردن نوشابه که در جام شراب است/گر دل بدهی تن ندهی باز خراب است/این بار نه جام است و نه نوشابه سراب است/اینجا به تو از عشق و وفا هیچ نگویندچون دغدغه مردم این شهر حجاب است/تن را بدهی دل ندهی فرق ندارد/یک آیه بخوانند گناه تو ثواب است/ای کاش که دلقک شده بودم نه شاعر/در کشور من ارزش انسان به نقاب است/هر جای جهان مرتبه زن بلند است/در کشور من زن مثل میت به حساب است/خریدند تنت را و بریدند کفنت را/به یک آیه و چند سکه ببستن دهنت را/نه روحی به کار است نه عشقی به بار است/فقط شهوت مردانه به اندام تو یار است/شکستند دلت را و غرور و حرمتت راسکوتت گرفت از تو تمام فرصتت رابه نانی تو راضی شدی و هیچ نگفتیهمین است که جاهل زده بر تو همتت را

چقدر سخت و دردناک چطور با یه زن باردار بازی کردن واقعا متاسفم..تو به خودت قول نده عزیزم..شوهرت و خدا عقل بده داد نزنه سرت😢😢😢😢

خدایا ممنونم ازت.....یا حضرت رقیه ممنونم....یا امام رضا ممنونم...

با این اشغالا رفت و امد نکن خواهر گلم اینا زبالن زباله 

انشالله دامنت سبز میشه ولی اون خواهرشوهر عفریتت بچتو تو بغلت میبینه و هیچوقت بچه دار نمیشه بهت قول میدم

گروه نارنجی 🧡وزن شروع : ۷۲- وزن هدف : ۵۷💪🧡هدف اول :۶۹، هدف دوم : ۶۵، هدف سوم: ۶۳,هدف چهارم : ۶۰, هدف نهایی:۵۷ 😍⁦♥️⁩

عزیزم خیلی متاسف شدم. امیدوارم هر چه زودتر باردار بشی و یه بچه خوشگل به دنیا بیاری.

ولی از من به تو نصیحت درسته اومدن ازت معذرت خواهی کردن اما تو رو خدا زیاد بهشون رو نده اینجور آدما لحظه ای به خودشون میان و متنبه می شن اما خیلی زود فراموش می کنن و دوباره رفتار زشتشونو شروع می کنن. 

این بار به فکر خودت باش و انشاالله وقتی باردار شدی با شوهرت شرط کن که این دفعه دیگه مواظب رفتارش با تو باشه و هواتم جلوی خانوادش داشته باشه.

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

طلا

deeplove | 3 ثانیه پیش
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز