من اصلا با جاریم مشکل ندارم بخدا مثل خواهر بودم از اول باهاش ولی اون خیلی حسادت میکنه چون تقریبا من تازه عروسم و تعریف نباشه ولی خدایی باهمشون خوبم بخاطر همین دوسم دارم....ب این دلایلم جاریم دوس نداره من جایی باشم ک خودش مرکز توجه باشه هرجوری باهاش خوبم و هواشونو داریم همونجوری شعور نداره البته واسه ما ابنجوریه ها وگرنه با اکثرا انقد خوبه....جاریم ۱۳ساله ازدواج کرده و همشهری و فامیل دور مادرشوهرمیناس....منم با نامزدی و عروسی تقریبا دوساله عروسشونم و غریبع ایم ولی خانوادم و مادرشوهرمینا فوق العاده خوبن باهم
من تا با خواهرشوهر یا فامیلای شوهرم یکم صمیمی میشم جاریم از فرداش میره خونه اونا یا اونارو دعوت میکنه و تندتند حالشونو میپرسن ک مثلا بااون خوب باشن و یادِ من نیفتن