2726
عنوان

بچها کیا ب دعای جدایی بین زنو شوهر اعتقاد دارند؟

| مشاهده متن کامل بحث + 66718 بازدید | 191 پست
اره عزیزم ولی وقتی فهمیدم دعا بودع باطلش کردم و باز باهمیم

چطوری باز کردی به منم بگوووووووو

میشه واسه حل شدن مشکلم صلوات بفرسی،زندگیم بدجوری بهم ریخته اس.دعا کنین دشمن شاد نشم.قلبم داره میترکه
به من میگن دعا داری ولی من واسم مهم نیست تازه خوشحالم دارم جدا میشم دست اونی که برام دعا گرفت درد ن ...

بچع داری؟

بعضیام هستن انقد تو زندگیتون دخالت میکنن که باید بهشون گفت ببخشید داریم تو دخالتتون زندگی میکنیم!!

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

2728

منم اعتقاد دارم 

منو نامزدم انقد باهم خوب بودیم ک ب معنای واقعی میگم ک نمیتونسیم بدون هم زندگی کنیم  ولی 

من یکم تضاد اخلاقی پیدا کرده بودم از محرم .منک از تهران تا شهرستان تو جاده پشت فرمون بودم کلا رانندگی رو گذاشتم کنار ۶ ماهه

تو ماشین میشستم  کنار دست بابام یا نامزدم فقط جیغ میزدم گریه میکردم بین زمین و اسمون بودم ی روز ب نامزدم میگفتم میخوام ی روز میگفتم نمیخوام 

یروز خوب بودم یروز بد تا اینک شبا بیخواب شدم واز تنهایی میترسیدم حس میکردم چن نفر تو خونه هستن 

واقعا نمیتونسم تنها بمونم حتی برای ۵ دیقه همش خونه همسایمون بودم تا بابام بیاد اخه مادرم فوت کرده 

بعدش رفتم پیش ی دعا نویس سمت دماوند گف هم همزاد داری هم جادو 

انقد تو خواب شبا منو اذیت میکردن موکلایی ک برام گرفته بودن همزادم اذیتم میکرد 

گف جادوت کردن 

ولی دنبالشو نگرفتم جدیش نگرفتم 

تا نامزد کردیم و دوروز بعد نامزدم به گفتم جدا بشیم اصلا دست خودم نبود 

ولی چون خبر داشت از وضعیتم چیزی نگف 


حالم اونجوریه که نامجو میگه : جهانِ مرا مِه گرفته سرتاسر ...

پس چنباری ک گفتم جدا بشیم اعتنایی نکرد ب حرفم و دلداریم میداد ولی کاش زود تر ازین حرفا رفته بودم دنبالش 

تا چن وقت پیش ک رفتم خونه مادر شوهرم و زندایی شوهرم حرفی زدو ناخوداگاه من واکنش نشون دادم انقد من با جنبم و میخندم و شوخی میکنم ولی جدیدا زود رنج و حساس شده بودم 

من حرفی نزدم ولی از جام بلند شدم از شدت ناراحتی و رفتم 

بعدش با نامزدم رفتیم بیرون و برگشتیم سعید یهو زیرو رو شد 

یجوری ک منو نمیدید دگ اصلا .حرفایی میزد و رفتاری داشت ک همه فهمیدن دعایی شده 

رفتم پیش ی دعا نویس گف هم خودتو جادو کردن هم شوهرتو براتون طلسم سیاه گرفتن 

کلا تو خونه مادرشوهرم ک میرفتم سردرد سرگیجه حالم بد بود با سعید بحث میکردم 

میرفتم بیرون از خونه یجور عجیبی دلم تنگ میشد برا نامزدم 

شهادت حضرت زهرا بود درصورتی ک خوب بود همه چی از صبش دوتایی افتاده بودیم رو دنده لج .

الانم جدا شدیم باطل کردم سحرو جادو رو ولی خیلی دیر بود دگ 

دو سه روز دیگه از صیغمون مونده 

حالا نمیدونم ک برش گردونم چون همو دوست داریم دعا بگیرم 

یا کلا همه چیزو ول کنم تموم بشه بره 😞


حالم اونجوریه که نامجو میگه : جهانِ مرا مِه گرفته سرتاسر ...

علاقه آدما به حواله دادن مشکلاتشون به امور ماورایی جالبه. بجای روانشناس یا کلاس مهارتی یا کتاب خوب بهم دعانویس خوب معرفی میکنن ولی غم انگیزه. آدم چطور میتونه به جادو اینقد معتقد باشه و به « لاحول و لاقوه الا بالله العلی العظیم» اینقد بی اعتنا؟!

هوای خوب مثل زن خوب استهمیشه نیست. ..زمانی هم که هست, دیرپا نیست.مرد اما پایدار تر است.اگر بد باشد, می تواند مدت ها بد بماند و اگر خوب باشد, به این زودی بد نمی شود اما زن عوض می شود با بچه, سن, رژیم, حرف, ماه, بود و نبود آفتاب, وقت خوش...زن را باید پرستاری کرد با عشق،حال آن که مرد می تواند نیرومند تر شود اگر به او نفرت بورزند

بچه هامنم همینجوریم الان ۱ماه شوهرم سرمثلامن علم غیب دارم تواب میخوای یانه میگ بمن اب ندادی نمیفهمی تشنمه خلاصه سرچیزاالکی میزنه به دعوا۱سری ازخونه بیرونمم کرد۱هفته پیش تروخدااگرشماره ای دارین براباطل کردن یاکاریبلدین راهنمایم کنین خودمم الان۱ماه که دعواهامون شروع شده همش تهوع سرگیجه دارم اونقدفکرکردم حاملم دکترگفت نیست اماقطع نمیشه

چرا نره؟؟؟پس بزاره خراب کنن زندگیشیونو؟ من اتفاقا عمم همینطوری داشت زندگیش خراب میشد همش دعوا داشت ...

میشه شماره اون دعانویس و بدید ممنون میشم برام عجیبه که جایی که طلسم و گذاشتن هم بهشون گفته

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730