من باخانواده برادرشوهرم تویه ساختمونم حاظرم بمیرم اما ازاینجابرم.درحالیکه براخونه هم شریک هستیم ها.ولی حاظرم مستاجربودم امااینجانبودم
ان شالله بزودی ی خونه مستقل و جدا دست و پا میکنید و میرید جایی ک ارامش داشته باشید
استارتر میشه از مشکلاتت بگی آخه شوهر من گیر داده خونه بابام و میخواییم بسازیم هر کی یه واحد برداره اما من زیر بار نمیرم.
با خانواده شوهر هزارکیلومترم فاصله داشته باشی باز زهرشونو میریزن
چرا باید کوتاه بیای؟بقول خودت اندازه اونا سهم داری وشریکی.چرا اونا نرن یا خودشونو اصلاح نکنن.شعار نمیدم اما هیچ وقت میدون رو خالی نکن وقتی میدونی حق باهاته😗
باباوالله آدم انگارتوجهنم زندگی میکنه همش دخالت.همش انگارقدیمه همه یه جاجمع شدن
اینجوری دوهزارجورمشکل پیش میاد.ادم نمیتونه یه حموم راحت بکنه واالله
مثل سگ پشیمونم که باخانواده ی همسرم تویه ساختمونم.گاهی وقتهادلم میخوادانقدرگریه کنم که بمیرم
آدم مگه چقدرعمرداره که همش درگیری همش اعصاب خوردکنی.اه بابازندگی نیست که دیوانه خونه است
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
