2726
عنوان

کسی بوده که خانوادش درگیر بیماری سرطان باشن

| مشاهده متن کامل بحث + 278700 بازدید | 984 پست
بچه ها مادر شوشوی من 7 سال پیش سرطان سینه داشت که شیمی درمانی و عمل کرد خوب شد.الان دوباره سرطانش برگشته و استخونای کمرش رو درگیر کرده و کلی شیمی درمانی و الان داره هورمون درمانی میشه.کسی هس اینجوری بوده باشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟

ما خیلی بهش امیدواری میدیم ولی خیلی درد داره
خدایا دلم معجزه می خواهد از آن معجزه هایی که به هنگامه ی وقوعش، خدایا دوستت دارم و خدایا شکرت میان هق هق گریه هایم گم شود ... خدایا دلم معجزه می خواهد معجزه ای در حد خدا بودنت ... CafeMom Tickers

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

کتی جون شب چهارشنبه مسجد جمکران نذر چهل شب چهارشنبه کنید ....ایشالا که آقا به خاطر بچش خودش شفاش میده.
به آینده فکر کن....هنوز کتابهایی برای خواندن،غروب هایی برای تماشا کردن و دوستانی برای دیدن وجود دارند.
عمه من هم پارسال همین موقعا فهمید که چیزی تو سینه اش هست وزود رفت دکتر خیلی گریه می کرد روحیهاش باخته بود دکتر گفت زود عمل کنه ولی شوهرش خیلی بهش رسید به زور بهش غذا اب میوه داد از نظر تغذیه بهش واقعا رسید نمی زاشت تو خونه بشینه میزاشتش تو ماشین تو خیابون می چرخید شیمی درمانی هم کرد و حالا خوب بخوب شده
همه ما که ار چشم شوهر عمه ام میبینیمچون واقعا بهش رسید ساعت 10 صبح ابمیوهای قرمز بهش می داد ساعت 5 کبابا بهش می داد اگه هم عمهام غذا نمی خورد اون هم لب نمیزد تا تااینکه عمه ام بخوره
تازه عمهام 75 سالشهههههههه
ما که امید به عمه ام نداشتیم ولی شوهرش بهش روحیه داد شما هم به زن دادشت روحیه بدید که مهمترین کارههههههه
2728
عزیزم مامان من هم تومور سرطانی مغز داره هیچ علامتی نداشت تا اینکه متاستاز کرد من اون زمان تو عقد بودم و تا همین الان که4 سال میگذره یک روز خوش ندیدیم و اینکه کلا" زندگیمون تحت تاثیر قرار گرفته و هیچی از عروسیم جوونی و بچه دار شدنم نفهمیدم بیچاره بابام که شده پوست و استخون ترو خدا هرکی دعا میکنه واسه مامان من هم دعا کنه که شفا بگیره خیلی داره زجر میکشه
من کاملن درک می کنم 15 ساله بودم که مامانم مامان ناز و جوونم تومور مغزی گرفت.باورمون نمی شد.هنوزم باورم نمی شه.وقتی سر خاکش می رم دلم می خواد داد بزنم.بیماری وحشتناکیه حتی شنیدن اسم این بیماری عذابم می ده.فقط روحیه بدین.خودش می دونه؟
خدایا فرشته کوچیکم پسر عزیزمو به من برگردون.من به امید تو فقط زنده ام خدای من
آره متاسفانه مامان من کلا" روحیش رو باخت و ما هرچی سعی کردیم متاسفانه نتونستیم دیگه ظاهر سازی کنیم آخه هیچ وقت فکر نمیکردیم گرفتار همچین بدبختی بشیم و الان بدنش که کلا" آب شده و افسردگی گرفته و اصلا" طفلکی حوصله حرف زدن نداره
ریحانه جون تو در این مواقع روحیه اتو حفظ کن.به اونم روحیه بده.ابمیوه ی طبیعی بگیر کم کم بهش بده.من تنها دختر بودم.با وجود سن کمم اما از بغلش تکون نمی خوردم.ماه ها تو حیاط بیمارستان خوابیدم.تا اخرین لحظه کنارش بودم.اخه فکر نمی کردم از دستش بدم.اما وقتی رفت از اون موقع بدبخت شدیم.همه زنگیمون از هم پاشید.پس سعی کن کنارش بمونی تا جایی که می تونی براش دعا کنی.منم دعا می کنم از ته دل.
خدایا فرشته کوچیکم پسر عزیزمو به من برگردون.من به امید تو فقط زنده ام خدای من
بچه ها خیلی ناراحت شدم...کتی جان ایشالله خدا به برادرزادت رحم کنه و مادرشو شفا بده خیلی سخته

اما خدا بزرگه!

یکی از اقوام ما هم یه پسر جوون 25 ساله است متاسفانه سرطان خون داره....خدا خودش کمکشون کنه

بعض تو گلوم گیر کرده...سرکارم ....دلم میخواست یه دل سیر گریه کنم
ممنون میشم برای شادی روح پدر عزیزم صلوات بفرستید
منم مامانم تومور مغزی داشت پارسال عمل شد و شیمی درمانی و...
منم چهل سال پیرشدم انگار، خیلی رو خودم کارکردم که قوی بمونم و روحیم رو ازدست ندم...الان الحمدلله زندست ولی عوارض درمانها باهاشه..
سخته بینهایت
بینهایت
بینهایت
سلام تقریبا یه ماه و نیمه که فهمیدیم توسینه مامان گلم تومور هست ولی انگار شانس داشته که زود فهمیدیم هنوز باورم نشده دارم دیوونه میشم هعصاب هیچی رو ندارم حتی حوصله عس خوشگل 4 ماهمو ندارم همش با خودم فکر میکنم آخرش چی میشه؟
http://tadriskhosusiorumiyeh.blogdoon.com/
http://arayeshgahetak.blogdoon.com/
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730