یعنی باورم نشد اولش ولی خوب بعد از حضورمون و گذشت دقایقی😁قابل هضم شد شرایط
عمه همسرم واسه عروسش تولد گرفته بود مجلس زنونه بود و خواسته بود عروسش رو خوشحال کنه اون اصلا در جریان نبود و با مامان عروسش هماهنگ کرده بود ک بره خونه مامانش مهمونی و فلان ساعت بامامانش بیاد خونش.عردس طبقه بالای خونه مادرشوهرش زندکی میکنه
خلاصه همه مهمونها نشسته بودیم و یهو عروسش و مامانش از در اوندن و اهنگ تولد تولد گذاشت و کلی بوسش کرد و کادو هم ب عروسش سکه داد
دیگه کلی بگم بداتون از تدارکات جشن☺