یه چیزی بگم بهم نخندید.من خیلی ساله عروسی کردم.از اون دخترهای ساده که همه اش درس خوندن بودم.مادرم فوت کرده بود و خواهر هم نداشتم.کلا هیچی بلد نبودم.همه چی از آرایشگاه و سرویس عروسی و لباسمو خانواده شوهرم پسندیدن و من فقط یه روز رفتم برای پرو لباسم که تنگ کنن اندازه ام بشه.و روز عروسی آوردن آرایشگاه.اونجا وقتی ارایشم تموم شد و رفتم لباس بپوشم فهمیدیم تور یا همون شیفون نیست روی لباس عروس.مهمونا هم توی سالن بودن و روز جمعه هم بود.و هیچ جا باز نبود.شانس آوردم یه عروس دیگه تو ارایشگاه بود که سه تا تور آورده بود که هر کدوم آرایشگر پسندید رو بذاره.مجبوری یکی از تورهای اونو برام گذاشتن.خوشگل نبود اصلا..اصلا یه وضع افتضاحی بود که نگو.تاج هم نداشتم .خود آرایشگره دو تا تاج داشت یکیشو گذاشت به سرم.کلی اون روز مورد تمسخر آرایشگر و اون عروسه واقع شدم