چن روز پیش یه تاپیک بود خوندم در این باره متاسفانه اکثر مامانا بی اعصاب بودن خواستم تجربه خودمو بهتون بگم شاید به دردتون خورد...
من خودم یه پسر دو سال و چهار ماهه دارم یه دختر سه ماهه خیلی زود عصبانی میشم در برابر خانوادم شوهرم اما خداروشکر با بچه هام خیلی مدارا میکنم جوری ک همه میگن که تو چقد حوصله به خرج میدی تو که انقد بی اعصاب بودی... حتی تو تنبیه کردنم خیلی آروم و ریلکسم یکی دو بار بیشتر سر پسرم داد نزدم اونم زمانی بود که باردار بودم پدرم مریض بود و بعد از دوماه عذاب کشیدن به رحمت خدا رفت😔
دلیل من واسه صبوری با بچه هام اول اینه که خودم خواستم به این دنیا بیان با دعوت خودم اومدن پس در برابر اینا خیلی مسئولم
پیش خودم میگم اگه بچه خوبی نبودم اگه خواهر خوبی نبودم اگه زن خوبی نبودم حداقل مادر خوبی باشم
خداروشکر بچه هامم خیلی اذیت کن نیستن خوابشون خوبه و منظمه بخاطر همین منم انرژی میگیرم
پسر من بارها شده ک خوابش بهم ریخته مثلا وقتایی ک مهمون داشتیم خیلییییی گیر داده و غر زده اما من مدارا کردم خیلی جوری ک خدا بیامرز پدرم میگفت فک میکردم بچه های پری با کتک بزرگ بشن
اما من به این فکر میکنم که خودمو بزارم جای بچه بنظرم این روش جواب میده مثلا خودتون که یه آدم بالغ هستین وقتی نمیخوابین بد خواب میشین وقتی مریضین وقتی کسی باهاتون بد حرف میزنه چه حسی پیدا میکنین؟؟
تا یکی بهتون میگه بالا چشتون ابرو فورا میایید تاپیک میزنید فلان و فلان
اما بچه طفل معصوم از همه جا بیخبر این همه دعوا و داد و توهین میشنوه چیکار کنه با چه دیدی دنیا رو میبینه معلومه ک لج میکنه معلومه که عصبانی میشه چون شما دارین اینطور بهش آموزش میدین که اگه اوضاع بر وفق مراد نبود این کارارو کنه...
وقتی بچه ها غر میزنن خیلی وقتا بخاطر اینه که از اون حال بدشون میترسن حال بدی که بخاطر نخوابیدن درد یا هر چیز دیگه که اونا دلیلشو نمیدونن فک میکنن چون بد هستن اینطور و شما با داد زدن اوضاع رو بدتر میکنید
سعی کنید برگردید و بچگیای خودتونو به یادتون بیارید دوس داشتید چجور باهاتون رفتار بشه اگه تو جمع سرتون داد میزدن و تحقرتون میکردن حرف گوش میدادین یا وقتی که آروم یه گوشه بهتون میگفتن؟؟؟
این کارارو تمرین کنید با بچتون کم داد بزنین تنبیه هم کردین با آرامش تنبیه کنید مثلا من وقتی به پسرم
میگم به فلان چیز دس نزن و میزنه دیگه تکرار نمیکنم چه برسه که داد بزنم سریع میرم ازش میگیرم و ب گریه هاش اهمیت نمیدم فقط گاهی میگم برو تو اتاق گریه هاتو تموم کن بیا اونم میره میاد میگه تموم شد😂
اینجور یاد میگیره که حرفتون حرفه و اونم حرف گوش کن میشه تا حالا نه زدمش نه خیلی داد زدم سرش ولی واقعا ازم میترسه
بچه وقتی تو شکم مادره جاش گرم و نرمه نه گرسنگی حالیشه نه تشنگی اما وقتی که به دنیا میاد همون نفس اول که میکشه انقد براش سخته ک گریه میکنه چه برسه به درد و گشنگی و بقیه چیزا پیش خودش دنیا رو نا امن تصور میکنه چون مغزش کامل نیس نمیتونه درک کنه وقتی یکم گرسنه میشه و دیر شیر میدین گریه میکنه و آروم نمیشه چون فکر میکنه ک دیگه نمیخوایین شیر بدین وقتی جایی میرید حتی تا دسشویی هم نمیتونین برید بخاطر اینه که فکر میکنه تنها شده و شما هیچ وقت برنمیگردین این کار باید واسه اونقد تکرار بشه تا مطمعن شه تنها نیس معمولا 18 ماهگی به اون اطمینان میرسه و دیگه اونقدر بهتون گیر نمیده پس یکم درکشون کنید بعد سه سالگی دیگه هرچی که یاد گرفتن تحویلتون میدن پس مواظب باشید.
وقتی عصبی شدین خواستین بزنین یا داد بزنین سریع اونجارو ترک کنید برید نفس عمیق بکشید لبتونو آروم گاز بگیرید بعد لبخند بزنید اینجور ب مغز فرمان میدی ک آروم باشه اتفاق خاصی نیوفتاده