هرگز هرگز هرگزززز خانوادش و خصوصا خاهرشو محرم نمیدونستم.
یک مرتبه با نامزدم مشکلی پیدا کردم که اصلش به خانوادش مربوط میشد . بزرگترین اشتباه زندگیمو کردم و رفتم که با خانوادش درمیون بزارم و علتش رو بپرسم
اونجا از بس ناراحت بودم گریه ام افتاد و حرفا و بغضهای تلنبار شده توی دلم رو همه رو گفتم ...حرفهایی که مدتها تو خودم ریختم و خودمو نابود کرده بودم.
که متاسفانه به غباشون برخورده بود و کلی برام صفحه گذاشتن و حرف درآوردن
خلاصش این که هرررچقدرم بهتون گفتن تو از دختر برا ما عزیزتری و محرمت هستیم و فلان
حرفاشونو حواله کنید به فلان جای خر ناصرالدین شاه ....