دارم جدا میشم ازش
عمرم بود زندگیم بود ولی دیگه نمیشد به بن بست رسیده بودم هم خودم هم رابطمون همه چی دست به دست هم داده بودن منو خفه کنن تحملم تموم شد ولی هنوز طاقت ندارم کسی پشتش بد بگه اونام منظوری ندارن میخوان من کمتر غصه بخورم ولی بازم همونقدر روش حساسم
براش بهترینارو میخوام با اشک دلتنگیامو از یاد میبرم ولی حتی نمیخوام ناراحتیشو ببینم امیدوارم چندسال دیگه شایدم کمتر ک خبر ازدواجشو بشنوم بفهمم با یه دختر خیلی خوب ازدواج کرده کسی که دوسش داره و هر لحظه احسای خوشبختی کنه
من ک دبگه نمیتونم ولی خدا خودت مراقبش باش🙁😌😌😌