2737
2734
عنوان

سوراخ بین دو دهلیز قلب( ASD)

7911 بازدید | 23 پست

پسرم اردیبهشت ماه 1391 به دنیا آمد. شش ماهه بود، برده بودیمش دکتر ولایتی. دکتر صدای قلبش را گوش کرد، گفت از قلبش صدای اضافی شنیده میشه. ما را ارجاع داد به دکتر سیما رفیعیان که متخصص قلب اطفال هست. چند روز بعد رفتیم مطب خانم دکتر رفیعیان که خیابان گاندی هست. ایشان برای اکو کردن قلب بچه­ها، بهشون شربتی خواب آور میدهند. علی شربت را خورد و خوابید. دکتر قلبش را اکو کرد و گفت یک سوراخ به اندازه 12 در 14 میلیمتر، بین دو دهلیز قلب علی وجود دارد. شنیدن این خبر برای ما ناراحت کننده بود. ایشان گفت اما سوارخ­های بین دو دهلیز خیلی خطرناک نیستند و احتمال بسته شدنشان تا دو سالگی بچه هست. پس قرار شد بریم و فقط هر شش ماه یک بار با یک عکس از قفسه سینه علی دوباره بریم پیش ایشان. عکس از قفسه سینه از این جهت مهم هست که سوراخ بین دو دهلیز ممکنه باعث فشار به ریه بشه. خدا را شکر، علی عهیچ مشکل روزمره­ای نداشت و همان­طور که از ابتدای یادداشت مشخص هست، علت مراجعه ما به پزشک، وجود یک مشکل یا عارضه نبود، بلکه دکتر اطفال با شنیدن صدای اضافی قلب، ما را به دکتر قلب اطفال ارجاع داد.

خانمم شناختی از دکتر مهران­پور داشت. مدتی بعد از ایشان وقت گرفتیم و علی را بردیم بیمارستان دی تا نظر دکتر مهران­پور را هم بگیریم. ایشان دوباره قلب علی را اکو کرد و تقریبا همان حرف خانم دکتر رفیعیان را زد. با این تفاوت که می­گفت، چنین سوراخی بسته نمیشه و همین الان بیارید بخوابانید، عمل کنید. با توجه به سابقه منفی­ای که از بیمارستان دی، در تشویق به عمل کردن داشتیم، این حرف را نپذیرفتیم. و با توجه به اینکه علی، مشکل روزمره­ای هم نداشت، بنا را بر صبر تا دو سالگی گذاشتیم.

شش ماه بعد از معاینه اولیه دکتر رفیعیان، عکسی از قفسه سینه علی گرفتیم و به دکتر رفیعیان نشان دادیم. خوشبختانه وضعیت قفسه سینه و ریه مشکلی نداشت و ایشان گفت این کار را به تناوب تکرار کنید.

ما علی را چند دکتر اطفال می­بردیم. وقتی موضوع سوراخ قلی را با آنها مطرح می­کردیم، تقریبا همه­شان می­گفتند، مشکلی نداره و می­توانید این موضوع را نادیده بگیرید. و البته قرار بود تا دو سالگی هم صبر کنیم؛ زیرا طبق گفته دکتر رفیعیان احتمال بسته شدن سوارخ تا دو سالگی وجود داشت. بنابراین ما تصمیم گرفتیم که موضوع را تا دو سالگی نادیده بگیریم. با توجه به نظر چند دکتر اطفال( البته نه متخصص قلب اطفال) و با توجه به سفری که سال 93 برای فرصت مطالعاتی به خارج کشور داشتیم، تا اوایل سه سالگی علی، اقدام جدیدی برای قلبش انجام ندادیم. بهار سال 94 بعد از حدود دو سال از آخرین مراجعه، به مطب خانم دکتر رفیعیان رفتیم. ایشان دوباره قلب علی را اکو کرد. ما خیلی امیدوار بودیم که بگوید سوراخی در کار نیست و بسته شده است، اما متاسفانه سوراخ بین دو دهلیر موجود بود و این بار ایشان اندازه ا را حدود 16 در 18 میلی متر محاسبه کرد. خانم دکتر رفیعیان خیلی بد برخورد کرد و گفت برای چی در این مدت نیامدید و گذاشته­اید الان آمده­اید و از این حرفها. من پرسیدم: خب اینکه الان آمده­ایم مشکلی ایجاد شده؟ و ایشان گفت: نه، اما ممکن بود مشکلی ایجاد بشه. خانمم گفت: چندین دکتر اطفال گفتند که صدای اضافی از قلب علی شنیده نمیشه و احتمالا سوراخ قلبش بسته شده. دکتر رفیعیان عصبانی شد و گفت: چرا در مورد چیزی حرف میزنند که تخصصش را ندارند و از این حرفا.  ایشان همان بار اولی که مراجعه کردیم گفت که اگر بنا بر عمل باشد، طبق متون مرجع، بهترین زمان سن 4 یا 5 سالگی است. خانم دکتر رفیعیان چندین دکتر جراح از جمله دکتر نوابی و دکتر حکمت را معرفی کرد. علی، داخل مطب ایشان کمی بازیگوشی کرد و به یکی از وسایل دست زد. دکتر خیلی عصبی برخورد کرد و گفت به نظر من این بچه بیش­فعالی دارد. این حرفش را با توجه به حرف خودش که گفته بود کسی نباید خارج تخصصش حرف بزند، جواب دادم و گفتم شما چطور تشخیص دادی که بچه بیش فعالی داره که دیگه حرفی نزد. ( این رفتار زشت دکتر رفیعیان من را خیلی عصبانی کرد.) در مورد نحوه درمان صحبت شد. سوراخ­های بین دو دهلیز قلب را می­توان با دو روش بست. با آنژیو که یک جسم خارجی از رگ وارد قلب می­شود و به نوعی روی سوراخ چفت و بست می­شود و روش دیگر جراحی قلب باز است که سینه باز می­شود و ظاهرا یک دیواره مصنوعی در محل سوراخ قرار می­گیرد و روی آن دوخته می­شود. از نظر دکتر رفیعیان، با توجه به اندازه و شکل سوراخ قلب علی، استفاده از روش اول، احتمال موفقیت کمی دارد و حتما باید از روش عمل قلب باز استفاده کرد. در نهایت ایشان توصیه کرد که با مراجعه به دکتر­های جراح، قرار برای عمل تنظیم شود.

با توجه به برخورد خیلی بد خانم دکتر رفیعیان، ما تصمیم گرفتیم که فرایند پیگیری و درمان قلب علی را با ایشان ادامه ندهیم. قبلا یکی از دوستان، دکتر کچاریان را به من معرفی کرده بود. از ایشان وقت گرفتیم و رفتیم. دکتر کچاریان به بچه­های برای اکو کردن قلبشان دارو نمی­دهد و می­گوید اگر نمی­خواید یا آرام نمی­ماند خودتان به بچه دارو بدهید. علی که بیدار بود و آرام نشست تا دکتر کچاریان قلبش را اکو کند. نتیجه اکو ایشان هم نزدیک به همان چیزی بود که خانم دکتر رفیعیان گفته بود. اما نظر دکتر کچارایان این بود که به طور قطعی نمی­توان گفت امکان استفاده از روش آنژیو وجود ندارد. دو نفر را برای انجام کار آنژیو معرفی کرد؛ دکتر مرتضائیان و دکتر قاسمی، که پیشنهاد دکتر کچاریان، دکتر مرتضائیان بود. بنابراین پیشنهاد کرد که ابتدا امکان استفاده از روش توسط دکتر حجت مرتضائیان( که در بیمارستان قلب شهید رجائی هست) بررسی شود و اگر این روش ممکن نبود، جراحی قلب باز انجام شود. ایشان هم دکتر حکمت و دکتر نوابی را برای انجام عمل معرفی کرد.

ادامه:

چند روز بعد، اکو­های قلب علی را بردم بیمارستان شهید رجائی و به دکتر مرتضائیان نشان دادم. ایشان گفت می­شود با روش آنژیو سوراخ را بست. خیلی خوشحال شدم و برای روز 29 دی­ماه وقت گرفتم تا کار آنژیو انجام شود. چند روز قبل از بیمارستان تماس گرقتند و گفتند با توجه به آنکه هفته بعد از 29 دی یک تیم آلمانی می­آیند، ترجیح هست که عمل با حضور ایشان انجام شود. آنژیو ابتدا یک هفته و بعد دو هفته به تاخیر افتاد. روز موعود رفتیم بیمارستان رجائی. بیمارستان رجائی خیلی شلوغ هست و پاسخ گرفتن در آنجا خیلی سخته. اول قرار شد که علی بره اکو بشه. رفتیم اتاق اکو. یک صف طولانی پشت در بود. حدود دو ساعت معطل شدیم و بعد علی با خانمم رفتند داخل. دکتر مرتضائیان اکو کرده بود و گفته بود قول نمی­دهم که بتونم این کار را انجام بدهم. اما انجام می­دهم. این کار هم خیلی ساده نیست و در حد همون عمل باز هست. در نهایت گفته بود، بستری کنید تا انجام بدهم. رفتم باجه تشکیل پرونده تا کار پذیرش انجام شود. حدود یک ساعت معطل شدم. چون آن خانمی که باید جواب میداد، درست جواب نمی­داد و خیلی بد رفتار می­کرد. می­گفت جا نییست، باید منتظر بشینی تا تخت خالی بشه. همزمان خبر رسید مادر بزرگ خانمم که چند روز بستری بود، از دنیا رفت. ما با مشاهده تردید دکتر مرتضائیان، وضع بیمارستان و این اتفاق، از انجام کار به این صورت منصرف شدیم.( با توجه به اینکه حدود سه ماه برای این نوبت صبر کرده بودیم.)

بعد از این اتفاق من سعی کردم دوباره بیشتر تحقیق کنم و الکی برای استفاده از روش آنژیو خطر نکنم. چون اگر این روش به خوبی انجام نشه، اولا ممکن هست که ران بچه برای عمل آنژیو سوراخ بشه و بعد وسط کار بفهمند که نمیشه سوراخ را بست، یا مثلا در مرحله آنژیو کار انجام بشه و بعد جسمی که در محل سوراخ قرار گرفته، از آن محل خارج بشه و خطرات بسیار جدی درست کند. کمی تحقیق کردم و همان دکتر قاسمی که دکتر کچاریان معرفی کرده بود را مورد مناسبی برای مشاوره یافتم. وقت گرفتم و تمام مدارک را پیش ایشان بردم. دکتر قاسمی بسیار خوش­اخلاق، خوش­مشرب و با حوصله برخورد کرد و همه مدارک را یکی، یکی دید و درباره­شان صحبت کرد. در نهایت نظر ایشان این بود که بستن سوراخی با این اندازه با روش آنژیو، اصولا کار درستی نیست. این در حالی بود که خود ایشان هم کار آنژیو را هم انجام می­داد. برای عمل، چند دکتر را معرفی کرد که فکر می­کنم با دکتر­هایی که خانم دکتر رفیعیان معرفی کرده بود، یکی بودند. بعد از این مشاوره، دوباره پیش دکتر کچاریان رفتم و آنچه اتفاق افتاده بود را روایت کردم. ایشان گفت وقتی مرتضائیان گفته قول نمی­دهم که با روش آنژیو، کار انجام شود، یعنی نمی­تواند این کار را بکند، لذا به هیچ وجه نباید از این روش استفاده کرد. بنابراین تصمیم نهایی بر این شد که با روش عمل قلب باز، سوراخ بین دو دهلیز را ببندیم. دکتر کچاریان، دکتر بقائی را معرفی کرد که در بیمارستان محب مهر عمل می­کند و گفت اگر می­خواهی به بهترین شکل انجام بشه، این گزینه خیلی خوبی هست. نامه معرفی، علی برای عمل را به دکتر بقائی نوشت. من از دکتر بقائی وقت گرفتم و مدارک و نامه معرفی را پیش ایشان بردم. سئوالاتی پرسید و برای تاریخ 17 فروردین 95، در بیمارستان محب مهر قرار عمل گذاشتیم.


ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2731

ادامه: 


با نزدیک شدن به زمان عمل، همسرم نگرانی زیادی پیدا کرد و گاهی خواب­های عجیبی هم درباره عمل می­دید. این باعث شد که عمل در تاریخ 17 فروردین را لغو کنیم. قلب برادرزاده همسرم را پرفسور مه­منش چند سال قبل، بسیار خوب عمل کرده بود؛ بنابراین قرار گذاشتیم، حالا که با دکتر­های زیادی مشورت کردیم، یک بار هم با ایشان صحبت کنیم. فروردین­ماه سال 95، خدمت ایشان رفتیم. دکتر مه­منش بسیار خوش­اخلاق و خوش­برخورد است. همین باعث شد که به خوبی به همسرم روحیه بدهد و توضیح داد که این مشکل قلبی، از ساده­ترین مشکلات است و عمل مورد نظر هم بسیار ساده است. اما ایشان دکتر منوچهر حکمت را برای انجام عمل معرفی کرد و گفت فقط خود ایشان انجا بدهد. نامه معرفی به دکتر حکمت را صادر کرد. از دکتر حکمت وقت گرفتم و مدارک علی را بردم. حدود یک یا دو ساعت در نوبت ایستادم. وارد که شدم، دکتر گفتند که باید خود بچه اینجا باشد و بدون حضورش نمی­توانم حرفی بزنم. من کمی دلخور شدم و گفتم دکتر­های دیگر با دیدن مدارک، کار را انجام دادند، گفت من نمی­توانم این کار را بکنم. چون معاینه نکرده بود، به منشی گفت هزینه ویزیت را پس بدهد. مطب دکتر حکمت، بسیار شلوغ است و مریض­هایی از همه رده­های سنی دارد. دوباره وقت گرفتیم و با همسر و خانمم رفتیم. مدارک و علی را دید و گفت مشکلی نیست و عمل را انجام می­دهم. اگر بخواهید بیمارستان دولتی باشد، بیمارستان مدرس و اگر خصوصی، پارس. درباره هزینه صحبت شد و ایشان درباره بیما پرسید، بیمه ما برای عمل قلب، 10 میلیون تومان می­داد. دکتر گفت با این وصف، هزینه زیادی بر شما متحمل میشه، در صورتی­که از نظر من تفاوت زیادی بین بیمارستان خصوصی و دولتی نیست. بنابراین تصمیم ما بر این شد که عمل در بیمارستان مدرس انجام بشه. اما از دکتر خواستیم که معرفی­نامه برای هر دو بیمارستان را صادر کند تا اگر تصمیم ما بر بیمارستان پارس شد، دیگر نیازی نباشد دوباره به مطب دکتر بیاییم. برای عمل در بیمارستان پارس، باید حدود دو تا سه ماه منتظر می­ماندیم. یک روز رفتیم بیمارستان را دیدیم و همسرم با مادر بچه­هایی که در بخش قلب بودند، صحبت کرد. ظاهرا مشکلات زیادی وجود داشت. بعد از دو ماه در نوبت ماندن، طرف به بیمارستان آمد بود و فقط یک هفته در آنجا منتظر شده بود تا نوبت به او برسد. یکی­شان سالم آمده بود آنجا و سرما خورده و تب کرده و حالا چندین روز هست که منتظرند تا تبش خوب بشه و عمل بشه. اما یکی از پرستار­های بخش جراحی قلب اطفال می­گفت، اینجا همه چیز خوبه، من خودم در بیمارستان خصوصی هم هستم، هیچ فرقی با هم ندارند. چرا باید الکی پول بدهید. و اینکه من از این حرفهان سودی نمی برم./ بنابراین برایند این حرف ها ما را تا حدودی گیج کرد. از یک طرف مشکلاتی را به چشم دیدیم و از طرف دکتر حکمت و پرستارها می گفتند که بیمارستان دولتی هم خوبه و خیلی فرقی با خصوصی نداره.

بنابرانی ما یک وقتی را از بیمارستان مدرس برای عمل گرفتیم، که فکر می کنم برای دو یه سه ماه بعد از زمانی که تماس گرفتیم وقت دادند. در این مدت باز هم بررسی هایی را انجام دادیم و در نهایت نظرمان عوض شد و تصمیم گرفتیم، عمل در بیمارستان خصوصی پارس انجام بشه. بنابراین، بعد از تصمیم دوباره رفتیم پیش دکتر حکمت و ایشان نامه عمل در بیمارستان پارس را برای یک هفته بعد نوشتند.

خودِ عمل و نگهداری های بعدش داستان مستقلی داره که انشالله در یادداشت مستقلی خواهم نوشت.

ایشالا خوب بشن پسرتون

دعا میکنم واسش

شیر و خیار �🥒🥒🥒🥒🥛🥛🥛🥛🥛    اینم امضای ی مامان خیلی نگران ک واسه اینکه بچم شیر و با ی خیار همزمان خورد ۴ تا تاپیک زدم و همه میگفتن قَضیه شیر و خیار چیه🙃اینو امضام کردم ک یادم نره چقد واسش زحمت کشیدم و اگ روزی نبودم دخترم با خوندن اینا بدونه ک چقد دوسش داشتم و همیشه نگرانش بودم...دختر نازم خیلی مامان دوست داره توام بزرگ شدی منو دوس داشته باش و اگ هزاربار گنجشک نشون دادم و گفتم این چیه بگو گنجشک گنجشک گنجشک همونجور  ک من حاضرم ۱۰۰۰بار تاپیک شیر و خیار بزنم ولی کاریت نشه.😢😢😢😢

الان ادامه نداره دیگه؟؟؟

شیر و خیار �🥒🥒🥒🥒🥛🥛🥛🥛🥛    اینم امضای ی مامان خیلی نگران ک واسه اینکه بچم شیر و با ی خیار همزمان خورد ۴ تا تاپیک زدم و همه میگفتن قَضیه شیر و خیار چیه🙃اینو امضام کردم ک یادم نره چقد واسش زحمت کشیدم و اگ روزی نبودم دخترم با خوندن اینا بدونه ک چقد دوسش داشتم و همیشه نگرانش بودم...دختر نازم خیلی مامان دوست داره توام بزرگ شدی منو دوس داشته باش و اگ هزاربار گنجشک نشون دادم و گفتم این چیه بگو گنجشک گنجشک گنجشک همونجور  ک من حاضرم ۱۰۰۰بار تاپیک شیر و خیار بزنم ولی کاریت نشه.😢😢😢😢
2738

خوبه كه زود متوجه شدين همسر منم همين مشكل را داشت ولي هرگز كسي نفهميد تا سن سي سالگي كه ايست قلبي كرد و دكتر گفت بين دو دهليز سوراخ وجود دارد كه مادر زادي بوده و متاسفانه با گذشت زمان بزرگ و بزرگتر شده الانم به خاطر همين زندگي نباتي داره و دكترها نميتونن براي سوراخ قلبش كاري كنند و دو سال پيش گفتن حد اكثر پنج  سال زنده ميمونه 

ميدونم معجزه ميشه و تو بر ميگردى خونه عزيزم 

من دوران دبستان متوجه سوراخ اضافی در قلبم شدم و اون زمان به من گفتند که تا ۱۸ سالگی باید از انجام هر گونه ورزش و کار سخت خودداری کنم و احتمالا تا ۱۸ سالگی کیپ میشه سوراخ که خدارو شکر همینطورم شد‌.ان شاالله علی کوچولوی شما هم سلامت باشن

#در_خانه_بمانیم
من دوران دبستان متوجه سوراخ اضافی در قلبم شدم و اون زمان به من گفتند که تا ۱۸ سالگی باید از انجام هر ...

همسر من چون نميدونست هميشه ورزش ميكرد وقتي هم كه ايست قلبي كرد تو زمين فوتبال داشت ميدويده

ميدونم معجزه ميشه و تو بر ميگردى خونه عزيزم 
خوبه كه زود متوجه شدين همسر منم همين مشكل را داشت ولي هرگز كسي نفهميد تا سن سي سالگي كه ايست قلبي كر ...

خدایا همسر این خانومو شفا بده...🙏🙏

خیلی ناراحت شدم برات عزیزم ایشالا خوب بشن

امضاتون برای همین موضوعه؟

شیر و خیار �🥒🥒🥒🥒🥛🥛🥛🥛🥛    اینم امضای ی مامان خیلی نگران ک واسه اینکه بچم شیر و با ی خیار همزمان خورد ۴ تا تاپیک زدم و همه میگفتن قَضیه شیر و خیار چیه🙃اینو امضام کردم ک یادم نره چقد واسش زحمت کشیدم و اگ روزی نبودم دخترم با خوندن اینا بدونه ک چقد دوسش داشتم و همیشه نگرانش بودم...دختر نازم خیلی مامان دوست داره توام بزرگ شدی منو دوس داشته باش و اگ هزاربار گنجشک نشون دادم و گفتم این چیه بگو گنجشک گنجشک گنجشک همونجور  ک من حاضرم ۱۰۰۰بار تاپیک شیر و خیار بزنم ولی کاریت نشه.😢😢😢😢
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

پانکچر

گلزارجون | 19 ثانیه پیش

بیاید عکس

کاسپینmar | 25 ثانیه پیش
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز