2703
2553
عنوان

دقیقا دانشجوی کجان؟؟؟!!!

| مشاهده متن کامل بحث + 999 بازدید | 41 پست

من سال اخر ليسانس اولم ميخواستم يك درسيو مهمان شم دانشكده ديگه بچه ميگفتن بايد بري پيش رامك . منم رفتم اونجا گفتم ميخوام با استاد رامك صحبت كنم يهو منشيش كلي بهم فحش داد كه به چه حقي اسم كوچيك استاد صدا ميكني واقع كپ كرده بودم . خيلي دعوام كرد . اومدم دانشكده خودمون بچه ها كف لابي پهن شده بودن 😂😂

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥 

من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود و حتی توی تعطیلی های عید هم هستن. 

بیا اینم لینکش ایشالا مشکلت حل میشه 💕🌷

شما استادای خوبی داشتین؟

چرا استادای ما انقد سخت گیر بودن و زندگی رو زهر میکردن برامون!!!اصلا یه استاد خوب هم به دهنم نمیرسه.رشتم مهندسی بود

"من بسیار ثروتمند، بسیار، زیبا و بسیار غمگینم" ................................................................................................................ می توان همچون عروسک های کوکی بود/با دو چشم شیشه ای دنیای خود را دید/می توان در جعبه ای ماهوت/با تنی انباشته از کاه/سالها در لابلای تور و پولک خفت/می توان با هر فشار هرزه دستی/بی سبب فریاد کرد و گفت/"آه من بسیار خوشبختم"
2720
دوران لیسانس خیلی شرف داره ارشد داغونه 

برای من برعکس ارشد خیلی خوب بود.. لیسانس محیطم خیلی خیلی آشغال بود. حالم از همکلاسی ها و استادها و جو دانشکده به هم می خورد😤🤢

بزرگ ترین اندوه من و کمرشکن ترین دردم، نوستالژی های دهه 60 و 70...
شما استادای خوبی داشتین؟ چرا استادای ما انقد سخت گیر بودن و زندگی رو زهر میکردن برامون!!!اصلا یه اس ...

نه همه شون بی تربیت و بی مسئولیت بودن. منم مهندسی بودم. 

بزرگ ترین اندوه من و کمرشکن ترین دردم، نوستالژی های دهه 60 و 70...

به من که خوش گذشت یه گروه داشتیم دختر پسر نشریه درست میکردیم،مسابقه پازل. سودوکو و چیزای دیگه راه مینداختیم

جشن میگرفتیم برای دانشگاه

صبحانه کاری میخوردیم

نهار سلفی دسته جمعی

خیلی خوش گذشت واقعا

خدایا شکرت هزاربار
2714
برای من برعکس ارشد خیلی خوب بود.. لیسانس محیطم خیلی خیلی آشغال بود. حالم از همکلاسی ها و استادها و ج ...

من لیسانسم واقعااا عشق و حال بود تازه دانشگامونم دخترونه بود فقط اما ارشد حالم از ارشد بهم میخوره  جو همکلاسیا اونقد بده میخوان همو بخورن انگار درسام که سخت 

نه همه شون بی تربیت و بی مسئولیت بودن. منم مهندسی بودم. 

استادای مهندسی چرا انجورن...یعنی تحقیر هم میکردن اگه سوال ساده و پیش پا افتاده میپرسیدی من اصلا جرات سوال پرسیدن نداشتم با اینکه نمیفهمیدم سر کلاس ،میرفتم خونه خودم هی میخوندم

"من بسیار ثروتمند، بسیار، زیبا و بسیار غمگینم" ................................................................................................................ می توان همچون عروسک های کوکی بود/با دو چشم شیشه ای دنیای خود را دید/می توان در جعبه ای ماهوت/با تنی انباشته از کاه/سالها در لابلای تور و پولک خفت/می توان با هر فشار هرزه دستی/بی سبب فریاد کرد و گفت/"آه من بسیار خوشبختم"
به من که خوش گذشت یه گروه داشتیم دختر پسر نشریه درست میکردیم،مسابقه پازل. سودوکو و چیزای دیگه راه می ...

چه جالب وقت این کارا رو چطور جور میکردین؟درس کی؟

بخدا من اصلا مفهوم شب امتحانی درس خوندن رو نمیفهمم اگه در طول ترم نمیخوندی بی برو برگشت افتاده بودی درسو استادا شوخی نداشتن با کسی


یکیشم شوهر خودم که تقریبا نزدیک 50 درصد کلاس رو هم انداخته یه ترم

"من بسیار ثروتمند، بسیار، زیبا و بسیار غمگینم" ................................................................................................................ می توان همچون عروسک های کوکی بود/با دو چشم شیشه ای دنیای خود را دید/می توان در جعبه ای ماهوت/با تنی انباشته از کاه/سالها در لابلای تور و پولک خفت/می توان با هر فشار هرزه دستی/بی سبب فریاد کرد و گفت/"آه من بسیار خوشبختم"
چه جالب وقت این کارا رو چطور جور میکردین؟درس کی؟ بخدا من اصلا مفهوم شب امتحانی درس خوندن رو نمیفهمم ...

درس که هر روز لازم نیست بخونی تو دانشگاه 

من تو اموزش دانشگاه کار میکردم هر روز دانشگاه بودم

بقیه دوستامم یکی تو فارق و التحصیلان بود،یکی مسئول کتابخونه بود،بلاخره که از 8صبح هر روز دانشگاه بودیم تا عصر

ادم اینقدر کلاس نداره که

خدایا شکرت هزاربار
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2712
2687