سلام استارتر عزیزم داستانتو خوندم بزور هم برای همسرم تعریف کردم آخه اینقدر ناراحت میشد میگفت توروخدا نگو خودم کلی بدبختی دارم😆😆😆
خیلی ناراحت شدم عزیز دلم کلمه خیلی برای حسم کافی نیست واقعا...راستش یکی از بچها وقتی گفت داری دروغ میگی ته دلم خوشحال شدم که خداروشکرهمه اینهایی که خوندم دروغ بودو3تادختر تو این دنیا اینقدر بدبختی نکشیدن وقتی فهمیدم همش واقعیت زندگیت بود خیلی بیشتر از قبل ناراحت شدم... 😢😢😢
خداروشکر که الان همسر خوبی داری بیخیالی که همسرت داره مال همه مردهاست اما کم یا زیاد داره انرازش...یه اسطوره اش رو خودم دارم...ولی آدم خوبی ...همسر شماهم همینطوره والله بعضی مردها اینقدر سطح فکریشون پایین به یچیزهایی گیر میدن ایراد میگیرن که حال آدم از هرجی مرد بهم میخوره مثل شوهر دختر داییم الان بعد از5سال زندگی مشترکشون میگه جرا تو جهزیت فقط3تا پتو آوردی چراسرویس قابلمت 2دسته ...فکر کن!!!!! اما همسرمن یا شما اینقدر بزرگوار هستن که به اینجیزا اصلا فکر نمیکنن چون تاپیک های قبلیتو خوندم اینو میگم قدر همسرتو بدون و لحظه هارو برای خودتون قشنگ کن بعد از بچه کار و مسئولیت خیلی زیاد میشه ازش غافل نشو....
مادرشوهرم که بابا فقط لب و دهن هستش حرف هستش دیگه بذار بگه آخرش که چی....بیخیال بابا....ببین چقدر بچهای اینجا ازمادرشوهراشون مینالن خودمنم همینطورم کاریشون نمیشه کرد جز تحمل و بیخیالی طی کردن در نهایت توهین نکن فقط کارخودتو انجام بده کاریه که خودم میکنم...بالاخره هستن...
ان شالله همیشه موفق باشی نی نی خوشگلت هم سالم و صالح بیاد بغلت...عاقبت بخیر و قدم خیر باشه...