مانتو عزیزم مراسم برای فردای اون روزه بعد چادر رنگی سرم میکنم میگن موقع عقد باید این چادره س ...
مادر شوهر منم میگفت چادرتو سر کن ولی گفتم نمیتونم نگهش دارم،واسه زمین ننداختن روشون یه لحظه سر کردم شالمم حریر بود از بس سرخورد داشتم دیونه میشدم مامانم که از قیافم فهمید زود به مادرشوهرم گفت با اجازه تون دخترم چادرشو باز کنه نمیتونه نگه داره