گرفتگی رگ‌ پا🙁انا مَظلوم🙁

راضیه1366

عضویت: 1396/08/28

تعداد پست: 12750

عزیزم مایعات زیاد بخور ..از کم ابی هست گرفتگی ماهیچه .

الان اگه ذرد داری کمی با روغن سیاه دانه ماساژ بده ...زیاد هم تو خواب کش و قوس نده خودتو

1397/04/09

|

00:16

dokhtaremashrajab

عضویت: 1397/03/16

تعداد پست: 3809

عزیزم دوش آب گرم بهترت میکنه

1397/04/09

|

00:16

عسل73

عضویت: 1396/12/11

تعداد پست: 6556

رگ پات چرا گرفته دكتر رفتي قبلا اينطوري شدي يا نه

خدايا سپاسگزارم كه هستي 💕👨‍👩‍👧‍👦💕

1397/04/09

|

00:16

مدیر استارتر

عضویت: 1397/02/12

تعداد پست: 6014

عزیزم مایعات زیاد بخور ..از کم ابی هست گرفتگی ماهیچه . الان اگه ذرد داری کمی با روغن سیاه دان ...

روغن سیاه دانه نداریم

امرور خیلی تو تنش و استرس بودم اول رگ کمرم گرفت حالا هم رگ پام یکساعته گرفته😓

کینه ای نبودم ،تا آن روزِ لعنتی که ماهیِ هفت رنگِ عیدمان ،وقتی خواستم آبش را عوض کنم دستم را گاز گرفت ...من ماهی ها را بی آزار و معصوم دیده بودم ،اصلا توقِع چنین برخوردی را نداشتم ...از آن روز ، من از ماهیِ کوچکِ تویِ تنگ ، بیزار شدم و هر ثانیه آرزویِ مرگش را داشتم ،،،آبش را عوض نمی کردم ،غذایش را نمی دادم ،هربار که نگاهم به نگاهِ متظاهرِ مظلوم نمایش می افتاد ، اخم هایم را تویِ هم می کشیدم ، زیر لب لعنتش می کردم و سرم را می چرخاندم ...به قدری از گازِ ناغافلش کینه به دل گرفته بودم که بعضی شب ها دلم میخواست ، او را بیندازم توی آبِ جوش تا شاید دلم خنک شود ...این حجم رذالت و سنگ دلی از من بعید بود !شاید هم بچه بودم و کمی در تصوراتم اغراق می کردم ...فقط خواستم بگویم ؛هیچ خیانتی نابخشودنی تر از خیانت در اوجِ اعتماد نیست !!!

1397/04/09

|

00:17

مدیر استارتر

عضویت: 1397/02/12

تعداد پست: 6014

من رگ پام میگیره نمیتونم نفس بکشم بعد تو ب فکر راه رفتنی؟نباید تکونش داد شاید رگ پاره بشه

یکساعته اخه😑😑😑😑😑معدم درد میکنه گلاب به روت مجبورم برم دستشویی🙁

کینه ای نبودم ،تا آن روزِ لعنتی که ماهیِ هفت رنگِ عیدمان ،وقتی خواستم آبش را عوض کنم دستم را گاز گرفت ...من ماهی ها را بی آزار و معصوم دیده بودم ،اصلا توقِع چنین برخوردی را نداشتم ...از آن روز ، من از ماهیِ کوچکِ تویِ تنگ ، بیزار شدم و هر ثانیه آرزویِ مرگش را داشتم ،،،آبش را عوض نمی کردم ،غذایش را نمی دادم ،هربار که نگاهم به نگاهِ متظاهرِ مظلوم نمایش می افتاد ، اخم هایم را تویِ هم می کشیدم ، زیر لب لعنتش می کردم و سرم را می چرخاندم ...به قدری از گازِ ناغافلش کینه به دل گرفته بودم که بعضی شب ها دلم میخواست ، او را بیندازم توی آبِ جوش تا شاید دلم خنک شود ...این حجم رذالت و سنگ دلی از من بعید بود !شاید هم بچه بودم و کمی در تصوراتم اغراق می کردم ...فقط خواستم بگویم ؛هیچ خیانتی نابخشودنی تر از خیانت در اوجِ اعتماد نیست !!!

1397/04/09

|

00:19

مدیر استارتر

عضویت: 1397/02/12

تعداد پست: 6014

عزیزم دوش آب گرم بهترت میکنه

اصلا نمیتونم تکونش بدم خیلی بد جاست دقیقا‌پشت کل رانم هست😑

کینه ای نبودم ،تا آن روزِ لعنتی که ماهیِ هفت رنگِ عیدمان ،وقتی خواستم آبش را عوض کنم دستم را گاز گرفت ...من ماهی ها را بی آزار و معصوم دیده بودم ،اصلا توقِع چنین برخوردی را نداشتم ...از آن روز ، من از ماهیِ کوچکِ تویِ تنگ ، بیزار شدم و هر ثانیه آرزویِ مرگش را داشتم ،،،آبش را عوض نمی کردم ،غذایش را نمی دادم ،هربار که نگاهم به نگاهِ متظاهرِ مظلوم نمایش می افتاد ، اخم هایم را تویِ هم می کشیدم ، زیر لب لعنتش می کردم و سرم را می چرخاندم ...به قدری از گازِ ناغافلش کینه به دل گرفته بودم که بعضی شب ها دلم میخواست ، او را بیندازم توی آبِ جوش تا شاید دلم خنک شود ...این حجم رذالت و سنگ دلی از من بعید بود !شاید هم بچه بودم و کمی در تصوراتم اغراق می کردم ...فقط خواستم بگویم ؛هیچ خیانتی نابخشودنی تر از خیانت در اوجِ اعتماد نیست !!!

1397/04/09

|

00:19

مدیر استارتر

عضویت: 1397/02/12

تعداد پست: 6014

رگ پات چرا گرفته دكتر رفتي قبلا اينطوري شدي يا نه

نه عزیزم دکتر نرفتم ولی مرتب چک آپ انجام میدم

فک کنم عصبی باشه

کینه ای نبودم ،تا آن روزِ لعنتی که ماهیِ هفت رنگِ عیدمان ،وقتی خواستم آبش را عوض کنم دستم را گاز گرفت ...من ماهی ها را بی آزار و معصوم دیده بودم ،اصلا توقِع چنین برخوردی را نداشتم ...از آن روز ، من از ماهیِ کوچکِ تویِ تنگ ، بیزار شدم و هر ثانیه آرزویِ مرگش را داشتم ،،،آبش را عوض نمی کردم ،غذایش را نمی دادم ،هربار که نگاهم به نگاهِ متظاهرِ مظلوم نمایش می افتاد ، اخم هایم را تویِ هم می کشیدم ، زیر لب لعنتش می کردم و سرم را می چرخاندم ...به قدری از گازِ ناغافلش کینه به دل گرفته بودم که بعضی شب ها دلم میخواست ، او را بیندازم توی آبِ جوش تا شاید دلم خنک شود ...این حجم رذالت و سنگ دلی از من بعید بود !شاید هم بچه بودم و کمی در تصوراتم اغراق می کردم ...فقط خواستم بگویم ؛هیچ خیانتی نابخشودنی تر از خیانت در اوجِ اعتماد نیست !!!

1397/04/09

|

00:20

شیرین_عسل13

عضویت: 1392/08/07

تعداد پست: 17377

بنظرم سیاتیک باشه

پیج شال و روسری ماهلین mahlin_scarf1

1397/04/09

|

00:21

khoday_jazabiat

عضویت: 1397/03/06

تعداد پست: 1394

یکساعته اخه😑😑😑😑😑معدم درد میکنه گلاب به روت مجبورم برم دستشویی🙁

سعی کن ماساژ بدی اروم ولی اصلا تکونش نده

1397/04/09

|

00:22

مدیر استارتر

عضویت: 1397/02/12

تعداد پست: 6014

بنظرم سیاتیک باشه

بعید نیست😭

کینه ای نبودم ،تا آن روزِ لعنتی که ماهیِ هفت رنگِ عیدمان ،وقتی خواستم آبش را عوض کنم دستم را گاز گرفت ...من ماهی ها را بی آزار و معصوم دیده بودم ،اصلا توقِع چنین برخوردی را نداشتم ...از آن روز ، من از ماهیِ کوچکِ تویِ تنگ ، بیزار شدم و هر ثانیه آرزویِ مرگش را داشتم ،،،آبش را عوض نمی کردم ،غذایش را نمی دادم ،هربار که نگاهم به نگاهِ متظاهرِ مظلوم نمایش می افتاد ، اخم هایم را تویِ هم می کشیدم ، زیر لب لعنتش می کردم و سرم را می چرخاندم ...به قدری از گازِ ناغافلش کینه به دل گرفته بودم که بعضی شب ها دلم میخواست ، او را بیندازم توی آبِ جوش تا شاید دلم خنک شود ...این حجم رذالت و سنگ دلی از من بعید بود !شاید هم بچه بودم و کمی در تصوراتم اغراق می کردم ...فقط خواستم بگویم ؛هیچ خیانتی نابخشودنی تر از خیانت در اوجِ اعتماد نیست !!!

1397/04/09

|

00:22

مدیر استارتر

عضویت: 1397/02/12

تعداد پست: 6014

سعی کن ماساژ بدی اروم ولی اصلا تکونش نده

مرسی عزیزم😭

کینه ای نبودم ،تا آن روزِ لعنتی که ماهیِ هفت رنگِ عیدمان ،وقتی خواستم آبش را عوض کنم دستم را گاز گرفت ...من ماهی ها را بی آزار و معصوم دیده بودم ،اصلا توقِع چنین برخوردی را نداشتم ...از آن روز ، من از ماهیِ کوچکِ تویِ تنگ ، بیزار شدم و هر ثانیه آرزویِ مرگش را داشتم ،،،آبش را عوض نمی کردم ،غذایش را نمی دادم ،هربار که نگاهم به نگاهِ متظاهرِ مظلوم نمایش می افتاد ، اخم هایم را تویِ هم می کشیدم ، زیر لب لعنتش می کردم و سرم را می چرخاندم ...به قدری از گازِ ناغافلش کینه به دل گرفته بودم که بعضی شب ها دلم میخواست ، او را بیندازم توی آبِ جوش تا شاید دلم خنک شود ...این حجم رذالت و سنگ دلی از من بعید بود !شاید هم بچه بودم و کمی در تصوراتم اغراق می کردم ...فقط خواستم بگویم ؛هیچ خیانتی نابخشودنی تر از خیانت در اوجِ اعتماد نیست !!!

1397/04/09

|

00:22