امشب تولد شوهرم بود
دو هفته اس برا امشب برنامه ریزی کرده بودیم
قرار بود اول بریم براش کادو بخرم
لباس میخاست
بعد کیک بخریم بریم ی کافه تولد بگیریم
بعدم بریم شام
ساعت ۷ رفتیم بیرون جلو لباس فروشی پارک کردیم
تا شوهرم اومد درو وا کنه ی موتوری رفت تو در و خورد زمین
نامرد پیرمرده هیچ کار نشدااااا هیچی
اما نذاشت بریم همش گفت پام شکسته
داشت راه میرفت میگفت شکسته
در ماشین ماهم داغون
زنگ زد پلیس اومد اورژانس اومد
اونو بردن بیمارستان ماشین ماروهم بردن پارکینگ
نامرد هیچ کار نشد فقط گند زد ب امشبمون
تا الان ک الاف بودیم
الانم شوهرم منو فرستاد خونه خودش رفت بیمارستان😭😭😭😭😭