این که تو زندگی دلمون به چی خوش باشه،امریست کاملا شخصی.سلیقه و علایق هر آدمی فقط به خودش مربوطه.
و اینکه با دلخوشیهامون پز بدیم هم به نظر من هرچند کار آدمای سطح بالا نیست ولی خب وقتی کسی بهای زیاد و خیلی سختی رو برای چیزی پرداخت کرده،منصفانه نیست نذاریم باهاش پز بده و کیف کنه.
ولی وقتی با دلخوشیهامون میخوایم برتریمونو به بقیه ثابت کنیم کار خراب میشه.آخه این دلخوشی ماست و از کجا معلوم دیگران هم به اندازه ما به این موضوع اهمیت میدن،شاید هم واسه بعضیا این چیزایی که داریم به رخشون میکشیم خیلی راحت و دستیافتنی باشه ولی هدف و دلخوشی نباشه.
قسمت تلخ ماجرا اینه که یه عده پاشونو فراتر میذارن و با دلخوشیهاشون سعی در تحقیر بقیه میکنن.حتی دیده شده گاهی خودشونم اون آپشنو ندارن ولی وقتی به کسی میرسن که به دلیلی حسادتشون تحریک میشه میگن فکر نکن خیلی خوبی وقتیکه تو فلان چیزو نداری یا فلان کارو نکردی😁
خب اصولا "حرف مردم" هیچ ارزشی نداره،حتی خوبش،حالا چه برسه به بدش.فقط جایی داستان سخت و دردناک میشه که تعداد آدمایی که میخوان با دلخوشیهای خودشون دیگران رو قضاوت یا تحقیر کنن انقدر زیاد میشه که یا باید همرنگ جماعت شد واسه بستن دهنشون،یا تو هجمه ی حرفاشون احساس رضایت و خوشحالی و دنبال کردن اهداف شخصی رو از دست داد.
با اینجور آدما فقط یه کار میشه کرد.نادیده گرفتن.نذاریم حال خوشمون رو خراب کنن.نذاریم ما رو از روال عادی و هدفمند زندگیمون دور کنن.چون حتی اگه بخوایم بهشون بگیم اونی که واسه تو اصل ماجراست،واسه من حاشیست هم متهم میشیم به اینکه ببین چون نداری اینو میگی.
و در آخر خطاب به این دسته آدمها:
شاید خودتونم ندونید ولی تاثیر خیلی زیادی در فرهنگ این مرز و بوم گذاشتین.طوریکه تو ایران امروز همه واسه بستن دهن همدیگه مدرک میگیرن،میرن سرکار،ازدواج میکنن،بچه دار میشن،خونه و ماشین میخرن،النگو میخرن،یخچال ساید میخرن و غیره...