کسانی که بین سزارین و زایمان طبیعی مردند بخوانند....
من تا ماه هشتم بارداریم سرسختانه می خواستم سزارین کنم اصلا با حرف زایمان طبیعی هم تمام بدنم می لرزید.
تا اینکه در ماه هشتم بودم که یکی از اقوام ما با سزارین انتخابی بچش رو به دنیا آورد. خواهرش خیلی از عوارض و مشکلات سزارین برام گفت. بعد از اون چشمم ترسید. خب بی راه نمی گفت. در سزارین هم 8 لایه پاره میشه.
خیلی تحقیق کردم و زایمان طبیعی بی درد با اپیدورال را انتخاب کردم.
البته یک دکتر با خدا پیدا کنید در مورد سزارین و زایمان طبیعی خود با اون مشورت کنید. دکتر من گفت لگن خوبی داری و بیخودی سزارین نکن همین زایمان بی درد رو انتخاب کن.
خلاصه روزی که رفتم بیمارستان برای زایمان بعد از اینکه 2 سانت دهانه رحمم باز شد فهمیدم دکتر مخصوص اپیدورال شیفتش تموم شده و رفته خیلی ناامید شدم دردام داشت بیشتر میشد و من به امید اپیدورال زایمان طبیعی رو انتخاب کرده بودم.
وقتی دردام خیلی بیشتر شد یعنی تقریبا بین دردام حتی استراحت هم نداشتم داد میزدم می گفتم منو سزارین کنید اما یه مامای خیلی خوب داشتم که می گفت تو به جای اینکه امیدت به اپیدورال باشه به خدا توکل کن چند تا ورزش برای زایمان زودتر بهم داد. بعد قول داد دهانه رحمم به 4 یا 5 سانت که رسید بهم گاز آنتونوکس بده.
سرم فشار رو قطع کردند دردام کمتر شد بعد گاز آنتوکوس را دادند تا تنفس کنم.
گاز آنتونوکس عالیه...
برای من مثل یک معجزه بود درد را حس می کردم اما آنقدر منگ شده بودم که حتی حال داد زدن نداشتم و به هر حال درد رو هم کمتر از قبل حس می کردم با گاز حالت بیدار و خواب داشتم و 3 ساعت باقی مانده برای من مثل 3 دقیقه گذشت.
من ساعت 6 بعد از ظهر با سرم فشار دردام شروع شد. ساعت 1 نصفه شب دهانه رحمم به 5 سانت رسید گاز گذاشتم و در ساعت 3:45 به 10 سانت رسید و ساعت 4:5 دقیقه زایمان کردم.
بعد از زایمان خیلی خوشحال بودم که انتخابم سزارین نبود. چون واقعا می تونستم بنشینم و به بچم شیر بدم و از همه مهم تر تجربه سخت و شیرین زایمان طبیعی را هم داشته باشم.
شاید بگید در زایمان طبیعی هم بخیه هست اما نباید بخیه های کم زایمان طبیعی رو با 8 لایه پارگی شکم مقایسه کرد.
شما با توکل به خدا زایمان طبیعی رو انتخاب کنید نهایتا اگه نتونستید شما رو سزارین می کنید
توجه توجه!!! حتما ماه آخر بارداری خواندن فراوان سوره انشقاق فراموش نشود معجزه می کند.