وای بچهها آبروم رفت امروز پیش بابام
نمیدونم صبح چم شده بود تو خواب یه دفعه تو خواب چنان ماهیچه پشت پام گرفت که یهو ضعف کردم
در این حین تو خواب دستشوییمم گرفته بود
رفتم پایین که برم دستشویی
فشارم افتاده بود
تلو تلو میخوردم یهو بابام اومد زیر بغلمو گرفت منو برد سمت دستشویی و مامانمو صدا زد
منم اصلا تو حال خودم نبودم داشتم جلو بابام شلوارمو درمیاوردم
البته من که حالیم نبود الان بابام گفت
دیگه منو به مامانم سپرد
واییییییییییی از همه بد تر جلو مامانم رفتم دستشویییییییییی
خیلی بده ه ه ه
دستم هم خورد به شیر دستشویی از این اهرمی ها بود باز شد کل هیکلم خیس شد بعد اومدم بیرون به زور منو بردن تو رختخواب و اب قند دادن
ولی شرفم جلو مامان بابام رفت الان بهش فکر میکنم نمیفهمم چرا جلو مامانم رفتم دستشویی شانس اوردم فقط شماره 1 بود
مامانم نگهم داشته بود نیفتم
خدا کنه واسه کسی تعریف نکنن