منم دل تو دلم نبود.فردای اون روز با مهمون هامون رفتیم گردش و سااااعت ها پیاده روی کردم اما خبری نبود
دو روز گذشت و پریود نشدم،دیگه دل تو دلم نبود تا مهمانها برن و بی بی چک بزنم
صبح جمعه 21 مهر ماه بعد از رفتن مهمونا بدو رفتم دستشویی و بی بی زدم
آوردمش بیرون گذاشتمش رو میز و من و همسرم چشممون به بی بی بود که سریع دو خط افتاد....
واااای خدای من،فقط از خوشحالی جیغ میزدیم.شوهرم عین بچه کوچولو ها دور اتاق میچرخید و میخندید و داد میزد.
بعد سریع به مامان خودم و همسرم اطلاع دادیم و اونا هم کلی ذوق کردن و بهم گفتن یکی دو روز دیگه برو ازمایش
من و شوهرمم تا اولین روز مراجعه به پزشک هر روز میرفتیم یه بی بی چک با مارک جدید میخریدیم و دو خط میشد و باز ما ذوق میکردیم....