و رقیه در سوگ پدر نشست.... مهربان دلشکسته ام! صبور صمیمی! مسافر غریب و کوچک من! مگر نگفتی که بابا که آمد آرام میگیرم؟ این همه نا آرامی چرا؟ مگر نگفتی بابا که آمد سر بر دامانش میگذارم و می خوابم؟ نه.... نه دخترکم نخواب. میدانم اگر بخوابی.... دیگر عمع نمیخوابد.... میدانم خواب تو .... خواب همه را آشفته میکند... نه!! نخواب دخترکم
اگه میخوای سقط کنی یه کم فک کن ببین بیشترازخدامیدونی صلاح خودتوچیزی روبه زورازخدانخواه وهدیه ای روکه خودش بهت میدرم برنگردون حتماصلاح دونسته همه ی ایناروتجربه کردم که میگم یه کم فک کن به حرفام هیچ وقت سقط نکن هیچ وقت
اگه میخوای سقط کنی یه کم فک کن ببین بیشترازخدامیدونی صلاح خودتوچیزی روبه زورازخدانخواه وهدیه ای روکه خودش بهت میدرم برنگردون حتماصلاح دونسته همه ی ایناروتجربه کردم که میگم یه کم فک کن به حرفام هیچ وقت سقط نکن هیچ وقت