همونم ک الان درمورد زن داداشم وشوهرم تاپیک زدم،،،،اینم میخوام بگم:یه روز منو بابامو مامانمو زنداداشمو شوهرم تو ماشین بودیم داشتیم میرفتیم یه شهر دیگه،منو زنداداشمو مامانم پشت نشستیم،بعد شوهرم برای اینکه از کوچه بره بیرون دنده عقب میرفت و پشت سرشو که ما بودیم باید نگاه میکرد،یهو گفت چقدر خوبه کاش میشد تا اون شهر دنده عقب برم!!!!!! یعنی این حرفشم منظور داشته،،،،،یا یبار دیگه زنداداشم آزمایش خون داده بود فهمیده بود تالاسمی مینور داره بعد شوهرم بمن گفت :نه بابا حتما اشتباه شده این ماشالا سرخ وسفیده وسرزنده ست و لپ داره!!!! اصلا به تالاسمیا نميخوره که!!!!! وای خدا اینا داره یادم میاد ديوونه میشم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.