بیمارستانا بد نیستن
بیمارستان اولی کلا خارج از شهر بود و تقریبا تو روستا بود افتضاح بود اما بخش زایمان در ابش مجهز ترین بود فقطططط زایمان در اب خوب بود
و من مجبور بودم کارای اولیم رو اونجا باشم
بیمارستان خصوصی نتونستم برم چون همسرم نبود و اگرم بود اون موقع پول نداشت
بیمارستان دولتی هم که خوب باشه از ماه های اول بارداری باید بری پرونده تشکیل بدی تا زایمانت کنن
اون هم طبیعی و در شرایط نادر راضی به سزارین میشن
من تشکیل پرونده نداده بودم
پولم نداشتم نامه سزارین هم داشتم
مجبور بودم بیمارستانی برم که پول نخواد و همه دانشجو باشن که راضی به پذیرش من بشن
اصلا مگه ممکنه کسی قبل عمل خودش راه بیوفته بره اتاق عمل پشت سر پرستار.مگه سوند وصل نکردن؟
تخت پر از خون؟!!!!
چطور ممکنه همچین چیزی.آخه ضد عفونی میکنن همه چیزش رو عوض میکنن.با عقل جور در نمیاد اینجایی که رفتی سلاخ خونه بوده نه بیمارستان.
عزیزم
من تا ۱۵ روز دولا دولا راه میرفتم
سردرد و کمر درد نداشتم اما بخیه هام در حد مرگ تیر میکشید که هر نیم ساعت یه شیاف مسکن میزدم
و سه روز که بیمارستان بودم نصف روز بعداز عمل سوند و بقیش هم ایزی لایف بستم
اما پرستارا اجبارم کردن برم دستشویی
گفت تا نری مرخص نمیشی و اجبارا یکبار بلند شدم رفتم
[QUOTE=62183622]عزیزم من تا ۱۵ روز دولا دولا راه میرفتم سردرد و کمر درد نداشتم
خدا کمکت کنه.ان شاءالله شوهرت سر به راه بشه و طعمآرامش و خوشبختی رو بچشی الهی.
انشالله خدا به زندگیت نگاه کنه و شوهرت سر به راه بشه
من اشکم دراومد با خوندن خاطرت..از ته دل واست از خدا میخام خوشبختت کنه و بهت ارامشو سلامتی بده....
وای عزیز دلم بیکار بودم خواستم یه خاطره زایمان بخونم بلکه خوشم بیاد و اقدام کنم.ولی وقتی داستان تو خوندم چقدر گریه کردم برات امیدوارم شوهرت همونی بشه که تو میخوای
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
46 ثانیه پیش
47 ثانیه پیش
48 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
