2726
عنوان

اشتباه رفتم کجاشو

1620 بازدید | 121 پست

سلام دوستان گلم من یه خاطره ای دارم که هنوزم درگیرش میخوام شماهایی که تجربتون بیشتره راهنماییم کنین تا به قول معروف یکم یاد بگیرم                                                یه بار که شوهرم بعد از یه هفته اومد خونمون و توی این یه هفته هیچکی حتی خونوادش نمیدونستن کجاس منم به مامان بابام دروغ میگفتم که سرکاره بعد میره خونشون وقتی اومد من ازش دلخورم بودم و فقط یه سلام خشکوخالی کردم بهش و خودمو گرفتم دیدم که ناراحت شد ولی من بیشتر ناراحت بودم موقع خواب که رفتیم تو اتاقم بهم گفت چته هیچی نگفتم عصبانی شد منم دست خودم نبود اشکام میریخیت بایین بهش با ناراحتی گفتم بعد از یه هفته تازه حال منو میبرسی توقع داشتم بغلم کنه توضیح بده کجا بوده اما نکرد با عصبانیت گفت خب کار داشتم الانم که اومدم وضع اینطوری خودتو واس من گرفتی بعدم رفتم تو تختخواب روشو اونطرف کرد خوابید خشکم زد میدونستم امشب یه چیزیش هست نباید بهش گیر بدم اما با دل خودم چیکار میکردم من رفتم با فاصله ازش دراز کشیدم و داشتم منفجر میشدم از اینکه انقد بی توجهه و هزارتا فکر دیگ داشتم انقد تکون خوردم که روشو برگردوند خواست بغلم کنه خودمو کشیدم کنار میخواستم ناز بیارم مثلا که از عصبانیت منفجر شد و هرچی از دهنش در اومد بارم کرد خشکم زد چرا اینجوری کرد بهش گفتم برو بیرون از خونمون تو صورتم نگاه کرد و بوزخند زد و بلند شد خواست لباسشو بردار بره که لبه ی لباسشو گرفتم که نره خودمم نمیدونستم چی میخوام فقط میدونستم بهش نیاز دارم گریه میکردم گفتم غلط کردم بهم گفت تو دیوانه ای دیوانه بعدم بالشتشو برداشت رفت رو زمین خوابید منم تا صبح گریه کردم خیلی شکسته بود م                                                                           اگه جا من بودین چیکار میکردین میدونم کارام بچگانس اما نمیدونم فقط توقع داشتم حالا که بعد چن وقت بیخبری اومده لااقل ارومم کنه  باید چیکار میکردم خواهش میکنم جواب بدین و اینم اضافه کنم که بعدا رفته به مادرش گفته ملودی میخواسته منو بیرون کنه مامانشم انقد بهم طعنه زد که خستم کرد 


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2728

کار همسرت اشتباه بوده که رفته به مادرش مسئله به این کوچکی رو گزارش داده خودتم اشتباه کردی باید خوب برخورد میکردی که لج نکنه

دیگر هیچکس به فتح نیاندیشید،، دیگر هیچکس به هیچ چیز نیاندیشد،، چه روزگار تلخ و سیاهی،، خورشید مرده بود

ن تو حساس نیستی توبچه ای خانومم ک وایستادی نگاه کردی باید ب خانوادت میگفتی نامزدت ی هفته رفته یللی تللی بعدشم حرف اضافه زدشوتش میکردی بیرون مادرشوهرت حرف زد میگفتی پسرت بهت گف ی هفته چ غلطی میکرده

 کاربرقدیمی ام 😄وقتی بچه بودمم غم بود😥ولی اون موقهاخیلی کم بود😢😧

ب نظرم شوهرت هر جا بوده جای تفریحی نبوده چون خیلی واکنشش ناراحت کننده بوده و بیشتر ب شما نیاز داشته یه کم مراعاتش رو بکن بعد بهت میگه کجا بوده شاید یه درگیری ذهنی داشته باسه کمکش کن تا کنارتون اراممش داشته باشه

مغازه لباس فروشی داره 

شاید مشکلی براش پیش اومده بازداشت بوده که دوست نداره تو بدونی.

میدونی اگه جایی تفریحی یا خوش گذرونی بود باناراحتی باهات برخورد نمیکرد

الهی هیچ راه نجاتی نداشته باشی                                              وقتی غرق در خوشبختی هستی😍
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730