منم بيشتر اوقات به همسرم حرفامو ميگم اگه نتونم به اون بگم با خواهرم صحبت ميكنم كاش شما هم با خواهرت خيلي صميمي بودي و ميتونستي راحت حرفتو بگي بهش
واقعا به کسی نمیشه گفت
من بعضی وقتها با دوستای مجازی دردل میکنم چون همدیگرو نمیبینیم که نمک روی زخمم بشن
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!
من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 
دلم می خواهد بچه دوم داشته باشم شوهرم همکاری نمی کنه
همیشه خسته است و خوابش میاد یا غذا زیاد خورده و نمی تونه
واقعا برای دخترم خدا را شکر می کنم چون الان می فهمم با توجه به روحیه شوهرم معجزه شده که من حامله شدم
مثلا موضوع بچه خواستن را بهش گفتم براش توضیح دادم زمان تخمک گذاری را بهش می گم انوقت رو ساعتش نگاه می کنه اخه ساعتش تقویم داره می گه باشه تو اون هفته هر روز با هم هستیم بعد که هفته شروع می شه هر شب موقع خواب بوسم می کنه می گه امشب نشد فردا بعد میره جلوی تلویزیون تا دو می شه فیلم می بینه و شکلات می خوره
یعنی هرشب همینه
الان خیلی ناراحتم چون این دوره هم گذشت و دوباره ماه بعد همین اتفاقات تکرار می شه
موضوع دیگه همش خانه است و تمام مدت با من است تنهایی جایی نمیره
دیروز بعد از مدتها نیم ساعت رفت بیرون که از تعمیرگاه وسیله بیاره نمی دونید چه حس خوبی داشتم
چون همیشه خونه است نمی تونم دوستی را دعوت کنم با هم گپ زنونه بزنیم یا تلفنی با کسی حرف بزنم
جایی بروم همش نگرانم که زود برگردم چون شوهرم خونه است
من قبلنا همه چیز به شوهرم میگفتم حالا سو استفاده میکنه با خوا هر و برادرم بحثمون میشد به شوهرم میگفتم حالا هیییی سر کوفت میزنه که تو ن با من ن با خونوادت نمیتونی بسازی یه رازی از رازای خانوادم و بهش گفتم هر بار بحثمون میشه میگه خیلی بی شرمانه به پدرم و مادرم میگه بعضی وقتا خستم میکنه
از خدا میخوام کمکم کنه جون هیچ جوره نمیتونم درستش کنم
من با هیشکی
شوهرمم گوش نمیده
من زباد اهل درددل نیستم ولی گاهی اوقات با دوست صمیمی درددل میکنم.با شوهر هم اگه بخوام جدی حرف بزنم نمیشه چون تهش به خنده و خل و چل بازی میرسه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
