2737
2734

سلام.زنداداش آخرم 6 ماه بزرگتر از منه.ده سال پیش ازدواج کرده من چهارساله.از برادرم خواهش کرده بودم که ی کار اداری انجام بده برگشو برام پست کنه.امروز به دستم رسید.زنگ زدم تشکر کنم و ببینم چقد هزینه کرده گفت دوساعتم برات مرخصی ساعتی گرفتم.بشوخی گفتم خوب حساب کن ببینم چقد میشه.

دیدم صدا زنش از پشت تلفن میاد که مدام میگف دوساعت بخاطر تو الاف شده.داداشم بهش گفت ساکت شو و گوشی قط کرد.

منم هیچی نگفتم اما اشکم در اومد.

مگه برادر من فقط برای اونه.سال تا ماه زنگ نمیزنم تو زندکیش دخالت نمیکنم جوابشو نمیدم چون میدونم روزگار داداشمو سیاه میکنه.مامانمم بنده خدا اینو خیلی دوس داشت و از قهر و دعوا بدش میامد.منم بخاطر مامانم هیچی نگفتم.اما تو دلم مونده.


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

میخاست زایمان کنه دو شب پیشش بیمارستان بودم.من هیچوق هیچ خوبی رو بی جواب نمیزارم.

اونم بهم محبت میکنه.اما بعضی وقتام حال آدمو بدجور میگیره.شوهرم گف جوابشو بده.مقاومت کردم جوابشو ندادم.

2728
شايد داداشت رفته خونه غر زده كه از كارم افتادم و ...اونم از حرصش گفته...

داداش بنده خدامو میشناسم.پیمانه ی صبرم کم کم پر میشه بعد یهو لبریز میشه.رفتار زنش بنظرم اصلا درس نبود.

من کارم گیر بود.اما حاضرر نبودم اینجور زیر منت برم.میخاستم پیامک کنم براش که ما خواهر و برادریم.اگر اون ی کاری کرد منم بی جواب نمیزارمش.

2738
من به جات بودم زنگ میزدم به زنداداشم میگفتم دو ساعت که هیچی ۱۰ ساعتم الافم بشه ، خواهرشم وظیفشه  ...

خداروشکر بجا من نیستی.از این خانمایت تا چیزی بهش بگی مخ برادرمو میخوره هیچ تا سه ماهم با داداشم بایکوتم میکنن سلام نمیدن.

من خودم به خواهر شوهرم زحمت دادم ی کاری کرد برامون الانم ی سری وسیله زنگ زده بخرم براش ببرم.خواهر برادری مگه غیر اینه.

عید امسال بهم عیدی نداد.میخاستم پشت تلفن بهش بگم جای عیدی امسالت.خیلی خودمو نگه داشتم.

باباخیلی هااینجورین گلم به دل نگیر،مثلا یکیش جاری من،مایک قرون پول نداشتیم،خودموشوهرم بیکار،جاریم وبرادرشوهرم کارمن،هرکدوم ماهی سه میلیون یانزدیک به سه میلیون پول داشتن،اونوقت جاریم حتی اجازه نمی دادبه شوهرش پنجاه تومن پول به من وشوهرم بده،من بانداری چقدردعوتشون گرفتم،ولی همین جاریم نذاشت برادرشوهرم یه دعوت خشک وخالی ازمابکنه وجلوخودمون یهم میگفت اینو خیلی رک اونوقت خانواده شوهرم سنگشوبه سینه میزنن میگن بایداحترام اینا روبذارید،خیلی سخته میدونم چی میکشی،مادربست دراختیاربرادرشوهرم بودیم اون نه فقط به خاطرزنش 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687