سلام.
بچه ها پریشب داداشمو دعوت کردم خونمون . دیدم چشماش قرمزه. کلی سوال پرسیدم تا ک با ی حال خراب گفت نفیسه ازدواج کرد ... اونم با یکی از دوستاش.
دوستش ک اسمش محمدرضا ست چیزی از ماجرای شایان(داداشم) و نفیسه نمیدونه. اونا ۲ سال بود باهم دوست بودن...
محمدرضا هم اومده برای روز یکشنبه فکر میکنم فیلمبرداری داداشمو انتخاب کرده.
من چیکار کنم منصرف بشه که نره؟ میدونم هم زهرمار اون دختره میشه... هم شایان ۱۰۰ بار میمیره...
بره یا نه؟
دارم میمیرم واقعا
ای وای😢
معلومه نه
یعنی الان نظر ما تعیین کنندس؟؟ وووووای استرس گرفتم😐😐😐
شایان نره بهتره 😳
وای چ بد بگو نره
سعی کن جلوشو بگیری یجوری
نره
فیلم هندی
واي دلم ي جوري شده😔
وا. چه كاريه. نره. بگه من اون روز به يكي ديگه قول داده بودم نمي تونم بيام يا چه مي دونم يه بهونه ديگه بياره. خود آزاري داره مگه؟
الهی بمیرم
۱کی دیگرو بفرسته جا خودش بگه مریضم
نه بابا نره قبول نكنه ..بيخود بره ببينه كه جوش بزنه چي بشه داداشت تا صبح روز بعد عروسي داغون ميشه دختره هيجان از زندگي مشترك
چرا خودش قبول کرد وقتی 100 بار میمیره به قول خودت ؟؟
